244 چرا علیه حجاب شوریدم گفتم: پس ضابط پرونده کیست؟ گفت: وزارت اطلاعات و آنان هم هنوز امکه اگر تا سه روز دیگر جواب ندهند، اند، اما من اعلامکرده جوابم را نداده رأسا اقدام خواهم کرد. او سپس پرسید: حالا چه مبلغی برای کفالت مورد نظر شماست؟ کننده زاده ایستاده بودند و چند مراجعه من نشسته بودم و محمد و شریف نیز در اتاق حضور داشتند. نیری خیلیکوتاه آمده بود و محمد نیز با دلسوزی و نگرانی نسبت به من، کفالت سپرده بود و حتی پس از آنکه فهمیده بود الکفاله را امضا کرده، به آن اعتراض نکرده بود تا یک میلیارد تومان وجه مرا زودتر به خانه برگرداند. من که پیش از آن جز به سپردن التزام رضایت فرمایید پیگیر دادم، حالا با توجه به وضعیت پیش آمدهگفتم: حالا که می نمی موضوع هستید و تا چند روز دیگر آن را حل و فصل خواهید کرد، با پنجاه میلیون تومان موافقم. نیری بدون تأمل، بلافاصله گفت: باشد و مسئول دفترش را صدا زد تا پرونده را برای ابطال کفالت پیشین و سپردن کفالت جدید بیاورد. من برخاستم که آنجا را ترک کنم. نیری گفت: خانم! امروز با آمدنتان به اینجا میلیون تومان کاسب شدید. به او گفتم: یک مقام قضایی این طور ۹۵۰ زند و با محمد به سمت در اتاق حرکتکردیم. او گفت: خانم! از حرف نمی دیدنتان خیلی خوشحال شدم. برگشتم و تشکر کردم و به اتاق مجاور رفتیم. ی تاپ به سوی شعبه کارها انجام شد و سپس برایگرفتن موبایل و لپ اجرای احکام حرکت کردیم، اما مأمور زنی که در ورودی آن بخش مستقر بود به دلیل نداشتن روسری، مانع ورودم شد و از من خواستکه آنجا روی ی مربوطه مراجعهکند. نزد صندلی بنشینم تا وکیلم برای انجامکارها به شعبه زاده و محمد، با او صحبت آن مأمور زن نشستم و تا بازگشتن آقای شریف کردم. از اینکه مانع عبور من شده بود، ناراحت بود و از شرایط اظهار آید.گفتم: ام، اما از دستمکاری برنمی کرد. او گفت: من شرمنده نارضایتی می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2