246 چرا علیه حجاب شوریدم مرخصی هیچ اقدامی برای تمدید نخواهم کرد، زیرا من خواستار مرخصی ام. نیری به وکیلم گفته بود: خودتان پرونده را پیگیری کنید تا حل و نبوده فصل شود و خانم وسمقی دیگر به اینجا نیاید. قرار داده شد که 1 ای در تاریخ ششم تیرماه در حساب ثنای من دادنامه متن آن فقط یک عبارت به شرح زیر بود: «رأی دادگاه مبنی بر حکم به آزادی مشروط صادر شد.» ای در حساب الکترونیکی به هر دو وکیلم اطلاع دادم که چنین دادنامه قضایی من قرار گرفته است. پس از آن، هر یک از آنانکه به دادگاه یا دادسرا مراجعه کردند، فقط به طور شفاهی به آنها گفته شد که با آزادی مشروطم موافقت شده است. من مایل بودم که از جزئیات رأی دادگاه مطلع شوم، از همین رو از وکلایم خواستم که هرگاه به دادگاه انقلاب و یا دادسرای اوین ی جزئیات دادنامه شوند و رونوشتی از آن را به من رفتند، خواستار مطالعه گاه تصویر بدهند. باید توضیح دهمکه دادگاه انقلاب، برخلاف قانون، هیچ دهد و آنان فقط اجازه دارند دادنامه را به شخص محکوم و یا وکیل او نمی دادنامه را رؤیتکرده و از روی آن یادداشت بردارند. دلیل این امر مشخص نیست. حدس من آن است که روند دادرسی در دادگاه انقلاب و محتوای ی آن دادگاه آن قدر از موازین قضایی دور استکه تصویر های صادره دادنامه تواند سندی علیه دادگاه انقلاب محسوب شود. هر دادنامه می روزی موبایل من زنگ خورد. شخصی آن سوی خط خود را بهزادی ی ی مرا مطالعه کرده و از روی رأی صادره معرفی کرد و گفت که پرونده دادگاه برایم یادداشتی تهیهکرده است. او را به جا نیاوردم و از او خواستمکه راد خود را بیشتر معرفیکند. او گفتکه وکیل است و نامش محمود بهزادی است. نام او را شنیده بودم. با تعجبگفتم شماکه وکیل من نبودید.گفت: بله، همین طور است، اما آقای نیری روزی زنگ زد و از من خواست که ی ده آمده است. . تصویر این دادنامه در پیوست شماره 1
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2