250 چرا علیه حجاب شوریدم ی نیروی انتظامی و نیروهای کمکی به به دنبال حمله ۱۳۷۸ در سال خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران در هجدهم تیرماه، برای من که عضو و ی اتهامی تشکیل شد. یکی سخنگوی شورای شهر تهران بودم، سه پرونده کننده به از اتهاماتم براندازی بود. استناد سعید مرتضوی، قاضی رسیدگی ها، در اتهام براندازی، به شعری بود که با عنوان «کی براندازیم این پرونده چاپ شده بود. شاکیان ۱۳۷۸ ی نشاط در تیرماه طرح کهنه را» در روزنامه کرد آنان از این پرونده افراد ناشناس و مجعولی بودند که مرتضوی ادعا می یک از آنان در دادگاه حضور نیافتند. دو های شهدا هستند، اما هیچ خانواده ی دیگر مربوط بودند به: پرونده الف:گزارشیکه بر مبنای مشاهداتم از کوی دانشگاه، صبح هجدهم تیر ی خرداد انتشار نوشتمکه به صورت سانسور شده در نوزدهم تیر در روزنامه یافته بود. در این گزارش نوشته بودم که بنا به ادعای دانشجویان، بسیاری از اموال و اشیای متعلق به آنان در شب حمله به کوی دانشگاه مفقود شده ی نیروی انتظامی بود و اتهام من، نسبت است. شاکی این پرونده فرمانده دانسته شده بود. دادن سرقت به نیروی انتظامی ی ای به منظور تحقیق و تفحص درباره ب: در شورای شهر تهران،کمیته ی کوی دانشگاه تشکیل شد که مسئولیت آن با من بود. این کمیته حادثه ، لطفیان، مکاتبه کرد و او را برای ادای ی وقت نیروی انتظامی با فرمانده ی علنی ی مربوطه و جلسه توضیحات به منظور آشکار شدن حقایق، بهکمیته ی به دلیل تشکیل کمیته ی نیروی انتظامی شورای شهر دعوت کرد. فرمانده تحقیق و تفحص و دعوت از وی به شورای شهر، از من شکایت کرد. ها به دادگاه فراخوانده شدم. به سعید مرتضوی چند بار برای این پرونده ام و در صورتی حاضرم آوری کرده اعلامکردمکه مدارک و اسناد لازم را جمع های او پاسخ دهمکه محاکمه، علنی و با حضور خبرنگاران باشد. به پرسش گزارش حدود سیصد دانشجو را با نام و امضای آنان که هر یک جداگانه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2