252 چرا علیه حجاب شوریدم الذکر، به درازاکشاندنکلام و خستهکردن خواننده نیست؛ بلکه با توجه فوق خواهم این واقعیت تلخ و ام می هاییکه شخصا در آنها درگیر بوده به پرونده ناگوار را نشان دهم که وضعیت دستگاه قضایی، چقدر نابسامان و اسفبار است. ها تفکیکی مهم ی اخیر و دیگر پرونده خواهم میان پرونده علاوه می به های پیشین، برآمده از اعتراض قائل شوم. به این معنا که از نظر من پرونده شود، اما و مخالفت من با یک دستگاه سیاسی-استبدادی محسوب می ی دینی است، ی اخیرم حاصل اعتراض جدی من به دستگاه سلطه پرونده ی سیاهیکه از عمق تاریخ برخاسته و نه فقط زنان را به طور خاص، سلطه سال گذشته ۴۶ ی ایرانیان را در جغرافیای این سرزمین در طول بلکه همه ی اخیرم از آن رو نیست مورد اذیت و آزار قرار داده است. اهمیت محاکمه که به حبس محکوم شدم، و یا مدتی را در زندان سپری کردم، بلکه از آن ای ایستادم و آن را پس زدم که روستکه با پس زدن حجاب در برابر سلطه هموارهکوشیده الگویی را بر زنان تحمیلکند که از نظر من ناقضکرامت و استقلال زنان است. این سلطه، کرامت و استقلال مردان را نیز نقض کرده ای و عقلانیت را به سخره گرفته است. برداشتن حجاب برای من، مبارزه فکری و عملی بود با یک دستگاه ایدئولوژیککه بیش از هر چیز، بر جهل و صداقتی استوار است. خرافه و بی ترین مبارزات باشد. محاکمه به دلیل ی فکری شاید از سخت مبارزه کشف حجاب و تحمل حبس و فشارهای فراوانی که برای واداشتنم به تسلیم، بر من وارد آوردند، از آن رو برایم اهمیت دارد که به دنبال تحولات توانم این ای که می ی دین اتفاق افتاده است، به گونه ام درباره عمیق فکری ام بخوانم. من که روزی برای تحصیل در اتفاق را یکی از فرازهای زندگی ی دین و الهیات مجبور بودم چادر بر سر کنم، حالا به خاطر برداشتن حوزه روسری، مجبور بودم به زندان بروم. تحول فکری، امری تدریجی و گام به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2