درآمدی بر صلح جاودان کانت

65 سوی] صلح جاودانکانت ‌ تفسیری بر [به ی یکمعیار ‌ مثابه ‌ تواند از اعترافبه قانون اخلاقیسر باز زند، این فقط به ‌ نمی ِ اطاعت ــکه آزادی است ــ دلالت ‌ همه، «باید» به امکان ‌ وجود ندارد. با این کند. ‌ می یطبیعت» یا «مشیت الهی» ‌ ج) «اراده گوید که «در روند مکانیکی ‌ کانت از «هنرمند بزرگ، طبیعت» سخن می های هنری طبیعت» را ‌ بینیم». ما این «دستگاه ‌ بودن را می ‌ آن ما تابش عملی توانیم آنها را حدسهم بزنیم، ولی ذهن ما باید آنها را به ‌ شناسیم. ما «نمی ‌ نمی های هنری انسانی، امکان آنها را دریابیم». ‌ دهد تا در قیاس باکنش ‌ دست هنگام، فرایندطبیعتانسانینیزهست. ما باید ‌ تطوّر انساندر تاریخ،هم یطبیعتاست، و باید ببینیم تا چه اندازه ‌ بدانچنان بنگریمکهگویی تابع اراده ی ‌ ی غایتمندی را تأیید کند. بنابراین، چه بسا، این اراده ‌ تواند ایده ‌ تجربه می ی خودشان، با همان ‌ رغم اراده ‌ ها، حتی به ‌ طبیعت استکه «در میان انسان محنت حاصل از خشونت عمومی »‌ . شان، هماهنگی برقرار کند ‌ اختلافات کند که ابزاری راکه عقل در اختیار ایشانگذاشته، ‌ سرانجام مردم را مجبور می مدنی. در نتیجه 26 دادن به قانونعمومی و پذیرشتشکیلات ‌ بهکار گیرند ــ تن دارد ‌ ها را وامی ‌ شود، در نهایتدولت ‌ های پیاپیحاصل می ‌ محنتیکه از جنگ وطنی را بپذیرند. ‌ یخود، تشکیلاتجهان ‌ که حتی برخلاف اراده ها در تاریخصدق ‌ ی پیشرفت ‌ یکلی، بر همه ‌ برحسبکانت، این قاعده دهیم، ‌ کنیمو آنچه باید انجامدهیمرا انجاممی ‌ کند.علتآنکهجدوجهدمی ‌ می ی ‌ دهیم، نتیجه ‌ در طبیعت ظاهری نهفته نیست. ولی اگر آن را انجام می 26 Verfassung/constitution

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2