نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 108 رضایعزیزم، سلام جای آنکه به تو بگویم ‌ ایبنویسم تا به ‌ هاستدوستداشتم برایتنامه ‌ مدت چه چیزهایی لازم دارم، برایت از احساسم، احساس خوب با تو بودن، سخن بگویم. برایتتکرار کنمکه چقدر دوستتدارم. اما نه بیشتر از آنچه های زندان بازهم تو را برایم عزیزتر و ‌ بیرون دوستت داشتم. هرچند میله تر کرد، اما آنقدر در آزادی دوستت داشتم ‌ هم نزدیک ‌ عزیزتر کرد و ما را به تواند آن را بیشتر کند. تو را به خاطر زندانی شدنم، دوری از ‌ که زندان نمی ام بیشتر دوست ‌ روکهگرفتارشده ‌ دارم. تو را از آن ‌ ام دوستنمی ‌ تو و دلتنگی هایتوصداقتوصمیمیت ‌ یخوبی ‌ دارم. تو را همواره به خاطر همه ‌ نمی ام و خواهم داشت. ‌ استواریکه در تو جاری است دوست داشته تو البته در طی مدت بازداشتم، به دیگران نشان دادی تاکجا دمکرات ات ‌ خواهانه ‌ کدام از عملکردهای آزادی ‌ و آزادمنشی. معهذا من در هیچ ترین تردیدی نداشتم. ‌ در جریان بازداشت، محاکمه و حبسم کوچک کنمکه در جریان ازدواجمان چگونه تمامی معیارهای ‌ هرگز فراموش نمی ی رایج اجتماعی را نادیدهگرفتی. در پاسخ به سؤال منکه از ‌ مردسالارانه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2