نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 282 نیمایعزیزم،سلام ام ته خط و برایت ‌ صبح است. من آمده ۱۱:۳۵ امروز شنبه است و ساعت هایت هم خوب ‌ نویسم. امیدوارم حالت خوب باشد و حالِ بازی ‌ نامه می کردم الآن نیماکجاست و در مدرسه ‌ باشد. امروز داشتم با خودم فکر می ای.کلیخوشحالشدم. ‌ دفعه یادم آمد تو تعطیلشده ‌ کندکه یک ‌ چهکار می ایم. همونغذاییکه تو خیلی دوست ‌ پلو با مرغ درستکرده ‌ ما امروز باقالی رسد، بابا تو را به پارک آبی برده ‌ داری! امیدوارم تا این نامه به دستت می باشد. وگرنه، وگرنه، وگرنه... بازهم مجبوریمصبر کنیم! دوستتدارم، خیلی زیاد، خودم بیشترین، فوتفوت، بوس، بوس. داد نزن، شنیدم بوسمت ‌ می ماماننسرین ۱۳۹۸ اردیبهشت

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2