نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 30 یعزیزم، سلام ‌ مهراوه امیدوارم حالت خوب باشد. ساعت نزدیک پنج بعدازظهر است و من نویسم، تا فردا از طریق ‌ هایتان را می ‌ ام و دارم تندتند نامه ‌ روی تختم نشسته عروسک برایتان بفرستم. ضمناً هنوز بعضی از کارهای فوک مانده. مثلاً ام. قرار استفریبایعزیز ‌ هنوز مارک اونیکه هانیه برایم بافته وصل نکرده ام. باید هرچه زودتر ‌ اینکار را بکند. توپ فوک را هم هنوز آماده نکرده ها ‌ وپرت ‌ دانم از این چرت ‌ اش کنم. کارش کمی سخت است. می ‌ آماده زنم تا هرچه بیشتر ‌ ی وجودم زور می ‌ آید. بنابراین دارم با همه ‌ خوشت می وپرتبنویسم تا تو بیشتر بخندی. ‌ برایتچرت اییکجشنتولدداریم. ‌ یجشنیعزیزم،ما اینجاحداقلهفته ‌ مهراوه دیشب تولد لاله بود، یکی از آن دخترهای خوشگل بند ما.کلاه سفید تو را سرشگذاشت و جشن تولد گرفتیم. لاله همانکسی استکه شالت را گویند این شال ‌ بافته است. خیلی خوشگل و خیلی باسلیقه است. همه می دانم چرا همه تو را خوشگل ‌ ی مهراوه است. نمی ‌ و کلاه پرنسسی برازنده

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2