نامه‌های زندان

301 نسرین ستوده نیمایعزیزم،سلام امیدوارم حالت خوب باشد، از روزیکه اونکارت زیبا رو برام فرستادی یروزهای ‌ کنه. همه ‌ کنم و قلبو نیماشدلم روشاد می ‌ هر روز نگاهشمی مانم تا تو را ببینم. هربارکه تو و بابا ‌ ها می ‌ ها وچهارشنبه ‌ هفته منتظر یکشنبه ها ‌ گردم و ساعت ‌ ای به بند برمی ‌ بینم، با روحیه و انرژی تازه ‌ و مهراوه را می کنم. ‌ هاییکه باهم زدیم، فکر می ‌ به شما و حرف خواد بیشتر باهم بازیکنیم. نون ‌ نیما جونم، این دفعه یکشنبه دلم می بیار، کباب ببر. البته تو، توی این بازی خیلی ماهری، اما من هم گاهی های اینترنتیتچطوره؟خلاصه ‌ تونم تو را ببرم. از اینگذشته،حال بازی ‌ می ای؟کار و بارتگرفته یا نه؟ نیما جونم از اینکه ‌ به چه شهرهایی رسیده تابستونشده وحالاحالاها تعطیلیخیلیخوشحالم. بازیکن،شادیکن. بخور و بخوابکه بهترینکاره. دوستتدارم. بوسمت ‌ می فوتفوت دهان ‌ ماچ و موچ، باکمی آب ماماننسرین ۱۳۹۸ خرداد

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2