نامه‌های زندان

319 نسرین ستوده نیمایعزیزم،سلام شب است و من ‌ نیمه ۱:۱۰ نویسم ساعت ‌ الآنکه این نامه را برایت می برد. دیدم بهترینکار نوشتن نامه برای توستکه خیلی دوستت ‌ خوابم نمی دارم. نیما جان، از یک ماه پیش، به یاد تولد تو بودم و تصمیمگرفتم یک شان را ‌ ی اسکاتلندی برایت ببافم. آنها امشب تمام شدند. همه ‌ خانواده ام، یک ‌ کنم. حتیسگکوچولوشان را هم بافته ‌ ام و نگاه می ‌ روبرویمگذاشته بابای ‌ مادر و یک پدر و یک پسر و یک دختر خیلیکوچولو با یک حاجی خوشگل. امیدوارم خوشتبیاید و امیدوارم تا تولدتپیشتبیایم. تولدتمبارک بوسمت ‌ دوستتدارم و می فوتفوت ۱۳۹۸ مرداد ۲ اوین ـ بند زنان ـ

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2