نامه‌های زندان

های زندان ‌ نامه 328 رضایعزیزم، سلام هایت ‌ رسد، حالت خوب باشد و کار ‌ امیدوارم تا این نامه به دستت می ام ‌ دانمکه این بازداشتم برای تو هم با بازداشت قبلی ‌ خوب پیش برود. می دانمکه تا همین جا فشارهایی بسیار بیشتر از زندان ‌ فرق داشته است. می دانی منظورم فقط حبسی نیستکه تو هم ‌ ای. می ‌ ام را تحملکرده ‌ قبلی دانم فشارهای روانیکه پیرامون مسائل داخلیِ بند بهگوشت ‌ کشیدی. می ای ‌ رسد و همچنین فشاریکه در مورد اعلام خبرِ حکمم تحملکرده ‌ می دانمکه حسادت و ‌ دانم و می ‌ ی اینها را می ‌ خیلی سنگین بوده است. همه های تاریخی، مسیر تاریخ را عوضکرده است. ‌ رقابتدر بزنگاه کنم؟ به ‌ دانی همیشه در چنین شرایط سختی به چه فکر می ‌ اما می یک از ‌ هایکاری و فامیلی مختلف. رضا، من هیچ ‌ تجربیاتم در محیط ها ‌ کردم، با خاطرات بد ترک نکردم. همان ‌ اداراتی را که در آنها کار می ایم، به تدریج به بهترین ‌ بسا باهم دچار اختلاف نظر بوده ‌ که روزگاری چه آیدجلویکانون، چقدر از همکارانسابقم ‌ دوستانم تبدیلشدند. یادتمی دیدم؟ اینطور نبودکه در زمانکار در اداره در مناسباتمان مشکلی پیش ‌ را می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2