دین در دنیای معاصر

167 تنیدگی اعتقاداتو زیست اجتماعی بودن ‌ بودن و ژرف ‌ خاطر ساده ‌ یک بنیادگرایی فلسفی باب شده است؛ به افکار زرتشتیو نداشتن تضاد با مدرنیته وهدفبرقراریعدالتاجتماعی های زرتشتی ‌ و پیشرفت جمعی و شخصی، توجه به این بعد از اندیشه تر و به تمام سننیکه امروز در ‌ بیشتر معطوفشده است. اگر بخواهیمکلی ها و فلسفه ‌ یزرتشتیداریم نگاهکنیم، تلفیقی از آدابمردمی،سنت ‌ جامعه ی ‌ شود. دین زرتشتی ترکیبی از سنن و فرهنگ ایرانی و فلسفه ‌ دیده می هایشهم تضادهایی وجود ‌ زرتشت است. ممکن استدر بعضی قسمت داشته باشد. یزرتشتیموجودبهنقشدیندردنیایمعاصرچگونهاست؟ ‌ نگاهجامعه ی عمومی چیست؟ آیا ‌ برداشتعمومی نسبت به حضور دین در عرصه در این زمینه یکدستیِ فکریوجود دارد؟ ای وجود ندارد. در هفتاد سال گذشته، یک حرکتی در ‌ دستی ‌ خیر، یک ایخواستند به نام روشنفکری، ‌ بسیاریاز ادیان به وجود آمد؛ اینکه یکعده ی جوامع ‌ ها در همه ‌ گرا دیدند. این ‌ سنن را کنار بگذارند و ادیان را واپس ی زرتشتی، تعداد معتقدان به بنیادگرایی فلسفی ‌ وجود دارند. اما در جامعه عنوان یک فلسفه و روش زندگی در نظر ‌ ــ کسانی که جایگاه دین را به کنیم، منظورمان ‌ گیرند ــکم نیست. البته از بنیادگراییکه صحبت می ‌ می هایی مثل القاعده و طالبان نیست. اصولاً دخالتدین زرتشت ‌ روشگروه شده، مثل جمهوریِ فلان، وجود ندارد. نقش ‌ گذاری ‌ ی نام ‌ در یک جامعه ی زرتشتی یک نقش آموزشی است. یعنی شما سنن دینی را ‌ دین در جامعه کنید. اما ‌ گیرید اما به دیگران تحمیل نمی ‌ دارید، نوروز و یلدا را جشن می اید، در سازندگی جامعه ‌ هاییکه در دین خودتان به دست آورده ‌ از آموزش

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2