15 ها طاهره و رویارویی »، به عبارت کل یوم در احداث امر بدیع است نیست و [آن] فیض الل ّّه ی امر دیگر فیض و عنایت الهی همواره در جریان است و زایش هر روزه ی بدیع و نو -که اگر جز این باشد امر بدیع بدیع نمیماند - چنین سرچشمه ی پایانناپذیری است. پس «چنان نیست که [فلانی] توهم نموده که شیعه ». یعنی این توهم است شعاع منجمد و اشراقی منقطعامام جل ذکره یعنی که پیرو حق و حقیقت همانا پرتویی ایستا و منجمد و اشراق نوری است قطع شده. پیروی حقیقت باید پیوسته باشد و تعطیلبردار نیست، چنان که نور اگر نور است پیوسته است و شعاع نور منجمد و قطعشده شعاع نور نیست. از آنجا که فیض یا لطف و عنایت الهی مستمر است کسب فیض نیز نباید منقطع و یک بار برای همیشه باشد. مواجهه با امر بدیع یا امر نو، ی علمای زمانه، در برخورد محور دریافتهای طاهره، درست برضد همه با همان متنهایی بود که همه میخواندند، متنهایی که التزام و پایبندی به قواعد انسانیت را در افقی گشوده مطالبه میکردند. افق گشوده افق امر نو ی فیض و عنایت الهی چون همواره در زایش است تا است. امر نو به مثابه این برای انسان خود افقی باز وگشوده دارد. اما نو بماند وکهنه نگردد خودبه قلب باز شود و قلب آن گاه باز میشود که افق آن گاه باز میشود که و معانی را کلمات عالیه باز میکند. امر معانی و نور معانی آن را باز کند ی معانی بدیعی بودکه سید باب با چشمانداز دیگریکهگشوده بود و نو بارقه اینجا مجال ورود به آن نیست به فضای فکری طاهره و پیروانش وارد میکرد. منظور آنکه طاهره بنیادی شناختی برای ضد بودن خود داشت. تابع مذهب ی او با فمینیستهای امروزی یا او هرجهت مرسوم زمانه نبود. مقایسه باری به اصل را نخستین فمینیست به حساب آوردن خطاست. اصل برای او زن نبود اما انسانی که بین زن و مردش فرقی نیست و ،چه مرد و چه زنانسان بود، ی خواهانه در آن زنها از همان حقوقی برخوردارند که مردان. حرکت آزادی اش آزادی انسان و به طور خاص و بالطبع او چنین مبنایی داشت و نتیجه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2