چهره به چهره رو به رو

18 20 - دفترهای آسو در اوج خود بود به طرزی شگفت بر اثر تربیتی خاص از آن عالم زنانه جدا پیدا کرده بود. آنجا تقابل با مردان، با رسم زمانه تقابلشده بود و بیش از شد همواره چیزی دور از انتظار، و ضد رسوم جاافتاده، ظاهر ‌ که او ظاهر می شنوی زنان از مردان را ‌ شد. مثلا با رسم زمانه و روح آنکه اقتضای حرف ‌ می کرد. ‌ داشت مخالفت می وقتی پس از چند سال از سفر کربلا که به اذن پدر رفته بود بازگشت و به ی شوهر -که با شیخیه و بابیه نهایت دشمنی را داشت به ویژه ‌ جای خانه ی ‌ - به خانه 1 که حال «طاهره از قزوین شیخی رفته بود و بابی بازگشته بود» ی پدر به ‌ پدر رفت در جواب ملا محمد همسرشکه دستور داده بود از خانه ی او بیاید چنین پیغام داد: ‌ خانه شعور بگویید که اگر در ادعای قربت و ‌ «از قول من به آن نادان بی ی قلبی واقعی ‌ پیمودی و علاقه ‌ خویشاوندی با من راه صداقت می آمدی ‌ داشتی، در این مدتکه من در کربلا بودم، لااقل به دیدن من می پیاده راه شدی. ‌ و در حین مسافرت از کربلا به ایران با من همراه می و کردی ‌ ی مرا محافظت می ‌ با کمال صمیمیت کجاوه و پیمودی ‌ می وقت چون صمیمیت تو ‌ . آنپرداختی ‌ را به خدمت من می تمام راه ساختم و حقیقت ‌ نمودم، از خواب غفلت بیدارت می ‌ را مشاهده می دادم. حال که چنین نکردی و مدت سه ‌ امر الهی را برای تو شرح می گذرد که از هم جدا هستیم، بهتر آن است که این مفارقت ‌ سال می ابدی باشد، یعنی نه در این دنیا و نه در جهان دیگری برای ما ملاقات و اجتماع میسر نشود. آری جدایی ما ابدی و مفارقت ما دائمی است. 2 من از تو چشم پوشیدم و دیگر مورد اعتنا نخواهی بود.» ،دهد ‌ زنی مردی را طلاق می که که معمول بود، ‌ نه مردی زنی را، چنان .۲۷۳ . ص ۲۰۱۲ ، اللّه محمدحسینی، انتشارات بنیاد فرهنگی نِحَل: اسپانیا، چاپ دوم ‌ ، نصرتحضرت طاهره .1 .۲۷۲ جا. ص ‌ . همان 2

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2