چهره به چهره رو به رو

33 طاهره، و آزادی در اسارت -که روزگاری طولانی خود با آنها دست و پنجه نرم کرده بود - با مفاهیم چه مندرس وکهنه است، ‌ بدیع عصر جدید، چیرگی ذاتی این مفاهیم را بر آن کرد. ‌ به دلیل قدرت تطابق بیشترشان با اقتضائات زمانه به سرعت درک می ی ‌ کننده ‌ های دگرگون ‌ توانست اندازه بگیرد که مفهوم ‌ او وزن نیروهایی را می نوینیکه از آثار باب و تفسیرهای جدید او نشئتگرفته بود وارد عالَم ایرانی گشت. ‌ هایی که در آن زمان دهان به دهان می ‌ کرده بود. تفسیرها و برداشت شنید که طاهره کشف حجاب کرده است ناخودآ گاه از ‌ وقتی یک ایرانی می شنید. چه برداشتی از دین و طهارت کار را به ‌ این خبر چیزهای دیگر هم می ها کشانده است! در همان زمان تحصیل علوم دینی ‌ ها و جزم ‌ شکستن بت هایکهن برای سامان دادن جهانکنونی به سراغ او ‌ احساس نابسندگی مفهوم آمده بود و ذهنش را به ذهنی نقّاد بدلکرده بود و این نقادی همراه همیشگی داد. او معارف ‌ او و ملازم سفر و حضرش بود و به سخنش جان دیگری می دادنکه عادت ‌ پس ‌ آور، یک جور درس ‌ کرد، تکراری ملال ‌ قدیم را تکرار نمی مایه است. دست در انبان محفوظات خود از آیات و احادیث ‌ دانشمندان میان کرد تا چیزی را تغییر دهد یا رفتار کارشناسان دین را نقد کند. ‌ می ها بعد از مرگ طاهره برادرشکه خود از علما بود و اعتمادالسلطنه در ‌ سال داد که جامع معقول و منقول است و «الحق در طلاقت ‌ حقش شهادت می زبان و ملاحت بیان و حلاوت لهجه و حسن تفهیم او ... در تمام ایران ابدا امثال احدی نرسید» در حق طاهرهگفت: «در مجلسیکه او نشسته بود نمود ‌ . همین که مطلبی را تحقیق میمن قادر به تکلم در حضورش نبود به نوعی که آورد ‌ صفحه صفحه از عبارات کتب علما از حفظ شاهد می ها، ‌ ها و صحت و سقم آن ‌ نه انکار آن صفحه 1».ی انکار نداشت ‌ احدی قوه شد و پشت آنها ‌ که انکار آن نظری که برای اثباتش این مستندات آورده می شد این گونه هم آن صفحات را ‌ چه انکارناکردنی بود این بود که می ‌ بود. آن .۱۶۸ جا. ص ‌ . همان 1

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2