34 20 - دفترهای آسو ها و به کرسی خواند، آن گونه که طاهره خوانده بود. این پیدا کردن نادیده ها و آنها را نظم و ترتیبی دیگر دادن به اتکای شده نشاندن آنها به استناد دیده انداز جدید است. این همان رأی (تز) داشتن و آن را با موجودی دانش چشم قادر به تکلم گوید: «ابدا امثال من اثبات کردن است. به این دلیل بود که می ها، ولو نه عین ِ صفحات کتابمضمونچون ممکن بود در حضورش نبود» شد در حضور او دست چه باعث می ها، راکم و بیش دیگران هم بدانند. آن آن ی جدید نگریستن و پایشان راگمکنند برخورد غیرمنتظره با استدلال و شیوه او بود. ممکن بود به ناگاه بفهمند که این چشمه را دیگر نخوانده بودند. به هرروی، تصورکلیدی و اصل راهنمای او این بودکه عصری نو و بدیع کرد. نوزایش عصری پیش آمده است، چیزهای دیگر در ذیل آن معنا پیدا می گیرد، برای های جدید صورت می ها و درک نسبت تازه،که نخست در مفهوم بعضی از همراهان او نیز مفهوم و قابل درک نبود. طاهره از آن رو که زن بود های سنت بود. زن بودن و شعور او به زن ها و آسیب نخستین آماجکژاندیشی های اجتماعی بودنش او را برکشیده بود. او بودن خود و در معرض آسیب دیده و در آسیبچیز دیگری از ظهور باب انتظار داشت که مردان نداشتند. خواهد. بیند، و جور دیگری می خفقان جور دیگری می به هر روی، در این گزارش، شاهزاده جهان خانم از صدایی که در فضای ای گوید، از آن روح و جسم زیبا، از تمامیت زیبایی انداز شد می اتاق طنین که قدم به درون گذاشت و از این که چگونه آن روح همه را مسخر خود خواست «کلامی کرد. منقطع از هیاهو. به طوری که دیگر هیچ کس نمی ها از «احزانِ» خود طاهره برای آن.راجع به جشن و سرور ازدواج بشنود» کند ای، را بازگو می ی زندگی زنانه ی زندگی خود، قصه گوید. یعنی قصه می ی راسخ زنی است که که یک زندگی عادی نیست، زندگی باعزم و اراده هدف مشخصی دارد جدای از زنان دیگر، عشق و سودایی در سر دارد که ها بوده است. با قصه، با ها و بند و اسارت ی محرومیت همان موجب همه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2