41 طاهره، و آزادی در اسارت بسی سعادتمندمکه از حیات دست بکشم و جان خود را در راه خدا بدهم.» های آزادی را هم آزادگی باید. آزاده نخست از دست خویش و خواسته چه منفی است و در اوست، و تنها خود را پاییدن خویش آزاد است، از آن خواهد و برایش هزینه در رأس آن است. آزاده آزادگی دیگران را هم می پردازد. آزاده در قفس هم از دست خود آزاد است و نیروی خود را از می یک سو از آنجا، در رجوع به خود که چون طاهره آزاد از سنت و پندارهای مسلط آن است، و از دیگر سو در نظر به هدف، هدفی که خود با شناسایی آورد. طاهره، همان که حجاب تعیین کرده است و به آن ایمان دارد، گرد می ی خود را به نمایش گذاشت، به از سر برداشت و سر و موی و لباس زنانه ی خود جامهاقتضای زمانه به سرعت آماده بود تا در ایام اقامتش در مازندران را عوض کند و لباس مردانه بپوشد و در نبرد یاران خود و اصحاب باب های آمل ی شیخ طبرسی در جنگل با دشمنان باب و قوای دولتی در قلعه حال آن که 1 ، در نبردی نابرابر و بدفرجام، و البته مانع او شدند.شرکت کند خود لباس نبرد با نادانی مردمان روزگار حجابی برای او خودبه در آن زمان بی ای به تن کرده بود و خوانی ی رزم و مخالف بود. کسی که پیشتر چنین جامه های سنت به جنگ آن رفته ترین لایه ترین و سخت کننده ترین و تعیین در ژرف ی دیگری عوض کند. وقتی تنها با بود برایش آسان بود این جامه را با جامه پس زدن یک پرده و فقط یک پرده از سر و روی و موی خود عمارتی هزار بینی که هیچ چیز نبود شوی چون به چشم می ریزی دلیرتر می ساله را فرومی ی زنان در چاردیواری موهوم آن دربندند. هیچ جز عمارتی سست که همه ی تقوا نبوده است و روز بعد تقوای داند که این جامه کس نداند خود آدم می او کم از پیش نیست. برای او اصل مبارزه با نادانی بود، نه لباس. حجاب حجابی، و باز حجاب مردانه برای او حکم واحد داشت چون اصل و بی ی جهل و خرافه بود. و البتهکه پرسیدنی استکه از میان این همه دریدن پرده .۲۸۸ جا. ص . همان 1
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2