چهره به چهره رو به رو

42 20 - دفترهای آسو زن ایرانی او چگونه این آزادگی را به دست آورده بود. جادوی چه کلمات و هایی مطابق درک سریع او به او این آزادی را عطا کرده بود. ‌ مفهوم توان دید که پشت آن جواب نفی، منطقی مشابه منطق سقراط در ‌ می اش وجود دارد که گفت: «یقین بدانید ‌ ی محاکمه ‌ مواجهه با مرگ در جلسه اید. مدعی من، ‌ اگر همچو منی را بکشید به من بیش از خود صدمه نزده تواند به من زیانی رساند ... چه ... ممکن ‌ ملتوس یا آنیتوس، به هیچ روی نمی شک مدعی ‌ نیست کسی که بهتر است از آن که بدتر است آسیب بیند. بی تواند مرا به قتل رساند یا تبعید کند یا حقوق مرا سلب کند، چیزی ‌ من می ترین خسران است، اما من این گونه ‌ که از نظر او و ای بسا دیگران بزرگ دانست که ‌ اندیشید. او عمیقا می ‌ طاهره نیز این گونه نمی 1 اندیشم ...» ‌ نمی توانکشت اما حضور را نه. اثر حضوری ستودنی ‌ بدن رفتنی است، بدن را می شان ‌ باکی ‌ ها به مرگ دارند، از ترس و بی ‌ هرگز زدودنی نیست. از نگاهیکه آدم ‌. ها با زندگی چگونه بوده است ‌ ی آن ‌ توان دریافت که معامله ‌ در برابر آن، می ای. عروسی و ازدواج ‌ توان فهمید که از زندگی چه فهمیده ‌ از نگاه به مرگ می توان حدس زد که طاهره آن شب بر چه وَتیره و ‌ جزئی از زندگی است. می گفته است، سخنی ‌ شیوه در باب بخشی از زندگی و مجلس عروسی سخن می خواه راگوش شنوایی برای آن ‌ که هم مناسب مجلس باشد و حاضران شادی ها را به فراتر از مناسبت وقت برَد ‌ باشد و حاضر به استماع آن باشند و هم آن تری کند. ‌ و شنوای چیزهای اساسی ای ‌ بود، تجربهآزادی در اسارت ی ‌ ی طاهره در آن شب تجربه ‌ تجربه . آنکه اسیر است اسیر است، آزادی برایش معنی ندارد مگر اینکه ناممکن در زندان باز شود. او را هم فقط ساعتی به جشن عروسی بردند و به حال اش سپردند؛ و او غوغا ‌ های عالی وجودی ‌ خود گذاشتند و به دست قابلیت 1. Plato, The Completed Works, John M. Cooper, D. S. Hutchinson, 1997 by Hackett publishing Company.P. 28.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2