47 شبان بامدادی طاهره در نیمه آیند؟ دانمکه شاعران در روزگار سختی و تنگی، به چهکار می نمی گویی: اینان چونکاهنان پاک خدای شرابند. لیک تو می رفتند در شبی مقدس ... که از سرزمینی به سرزمینی دیگر می ها رویگردانید، آن زمانکه پدر [خدای پدر] از آدم و به راستیکه، ماتم بر زمین آغاز شد ֯ خدای شراب، خدای سرمستی و الهام است که شاعران را از آن بهره موفور است. شاعران مانند کاهنان دیونیسوسی در اساطیر یونان باستان رفتند، در شب مقدس از سرزمینی به سرزمینی دیگر میمبلغان سیارچون در میان آسمان و زمین ی فیض چون طاهره. هلدرلین شاعران را واسطه کند؛ زبان شعر زبان الهام. در این اشان می اشان یاری داند، زبان شاعرانه می شود و از نظر هایدگر شاعران هایی از خدای غایب حفظ می زبان نشانه ی موفور از این زبان داشت و غافل از این اند. طاهره بهره چنین نگاهبانانی های حیاتی چشم به هدایت الهی داشت. به ها نبود و همواره در بزنگاه نشانه های زبان ساده، این همه یعنی ارتباط درونی با خدای خویش داشتن و نشانه ای گسترده است و او تنها با راستی آزاده راه را که پیش روی هر انسان به تواند بخواند، مغتنم شمردن. این می تسلط بر این درون صفای درون و همان استفاده از قوای درونی و تکیه بر دستاوردهای آن است. او نیز نخست و 1 شده در رؤیا به حقیقت سید باب رسیده بود های عیان در رؤیا و نشانه ، و حتی ها کتاب اصلترینکتاب او که در عین حال سپس با خواندن مهم الاسماء،کتابی در جنب و جوف قرآن، کتاب اوست، یعنی قیومترین فلسفی زمان تدریس ی آن بود و هم به یقین رسیده بود. از جمله کارهایش ترجمه های نو، آن، تدریس کتاب حکمت در روزگار سختی و عسرت و تبلیغ ایده آمد. خیال شاعرانه و درک هنری این یکی از کارهایی بود که از شاعر برمی تعبیر و تفسیر او در انتخاب نیکوترین شعرها و سرودنشانکوشش او برای .۲۹۴ ، عبدالبهاء، صالوفا تذکرة .1
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2