چهره به چهره رو به رو

55 طاهره در پس پرده ای درنگ او را از عرش خدایی ‌ بدون ذره 1 در مقام اظهار خدایی برآیی.» به زیر میکشد و تمام صلاحیت علمی او را مورد تردید قرار میدهد و ی دهانش را به او ‌ جدل آغاز میکند. ابتدا یک گام او را پس میراند و مزه میفهماند. تو اصلا کی هستی که بتوانی چنین ادعایی کنی تاکتیک تخریبی ی اوست. ببینم تو اصلا معنی مثلی ّّت و مثل این و آن بودن را میفهمی! ‌ حمله کسیکه مثل قرآن تألیفکرده و روی دست سید باب زده است پیش از این ادعا باید معنی مثلیّّت را بداند. اما «معنی مثلیّّت نه ترکیب تألیف حروف بیستوهشتگانه میباشد که صورتی از آن برداشته در مقام نقش و ارتسام ی کتابها از این حیث که از ترکیب حروف الفبا ‌ معلوم است همه 2 برآیی.» اند مثل هماند و هرکس در حین نگارشکتاب در حال نقاشی ‌ تشکیل شده از روی قرآن وکتابهای دیگر است اماکتاب نوشتن نقاشیکردن نیست و در برابر بلاغت در رسم و نقش و شکل نیست. پیداست در مقام جدل و ای نقاشی قلمداد میکند. ‌ اش را گونه ‌ ی برهان مدعی، نوشته ‌ و نه اقامهجدل این نوآموزانندکه از روی حروف الفبا صورتی برداشته وکاری به معنا ندارند ای خلق کردن را تمام میدانند. به راستی هم ‌ و در همینجا «مثل ِِ» نوشته اگر معنا نمیبود همه نویسنده بودند. «مثلی ّّت» به این مفهوم را چه اعتباری میتواند باشد! و به همین شخص که ادعا کرده بود بعضی از آیات سید باب را قبول دارد و بعضی را نه، مینویسدکه این امر غریبی نیست و اتفاقا در قرآن مستطاب به آن اشاره شده که «اََف ََت ُُؤمنون ببعض الکتاب و ت ََک ْْف ُُر ُُون ببعض» [آیا شما ازکسانی هستیدکه به بخشی از قرآن ایمان دارید و بخشی ای محکم قرار ‌ را انکار میکنید؟] و به او مینویسد: «باید آنچه را فهمیده پیداست 3 دهی و اقرار نمایی و آنچه بر تو متشابه است رد به محکم نمایی.» ای باشد. پس، تعلیم روش ‌ انکار هم باید تابع روش و نه دلبخواهی و گ ََتره ۴۰۲ میلادی. ص ۲۰۰۰ ، ی بهائیکانادا ‌ ، نصرتالل ّّه محمد حسینی، مؤسسهحضرت طاهره .1 ۴۰۲ جا. ص ‌ . همان 2 ۴۰۳ جا. ص ‌ . همان 3

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2