چهره به چهره رو به رو

58 20 - دفترهای آسو دیدن آنگفتار ابتر میماند. این چهره استکهگفتار را تمام میکند نه صدا. ِِ گوینده و نه کل و تمامی معانیکه در آن ‌ ی افاده ‌ دیدن تمام این جریان زنده جزیی ناپیدا از او، در برابر ماست، با هیچ صدایی جایگزین نمیشود. این ی ما داریم. فایل صوتی به وضوح از فایل تصویریکم ‌ تجربه را امروزه همه گیرد. صدا ‌ دارد و ما از آنکمتر چیز یاد میگیریم. صوت جای تصویر را نمی جا آورده نمیشود. عجیب آن بود که وقتی گوینده ‌ به تنهایی شناسایی و به مرد بود یعنی در تمام موارد مثل امروز، آنها هم صدا داشتند و هم تصویر، و بدون هیچ مقاومتی پذیرفته کاملا طبیعی بوداما نوبت به زن که میرسید نداشته باشد، توگویی مجلس را ترک کرده حضورشده بود که او باشد اما جاگذاشته و مثل اینکه دارد پشت سر خود و در غیاب ‌ و فقط صدایش را به خود حرف میزند. حال آنکه، حضور دارم اصلا یعنی هم تصویر دارم و هم صدا. میتوان فقط تصویر داشت و ساکت بود و حضور داشت اما نمیتوان فقط صدا بود و ساکت بود و باز هم حضور داشت. صدایی که تحقق بیش از هر چیز در تصویر حضور بدنیصدا ندارد اصلا نیست. چون و در تصویر تمام است نه در صدا. موجود زنده تصویر دارد تصویر می یابد انسان در مسیحیت تصویر خدا دانسته شده است وکرامت دارد آن را حذف ی ‌ نمیکنند تا به خدا نزدیک شوند آن هم بهکمترین بها، به بهای ندیدن چهره ی دوزخ است! حضور یعنی امکان ‌ زن، فقط با این منطق که، زیبایی آستانه دیدن شخص حاضر. درک خاصی از مذهب حضور زن حاضر را چون حضور فردی غایبکرده بود یعنی حضور زن از اوگرفته شده بود. طاهره این اولیترین و بدیهیترین حقوق، اینکه هیئت انسانیات، بدنت، گواه بودنت باشد را به خود برگرداند. آنچه پنهانکردنی است باید چیزی شرمآور و بیاهمیت به حکم عقل باشد. همینکه زن بود و بنا بود در پشت پرده سخن بگوید پیشاپیش هرگونه کمالی را در او نفی میکرد. ممکن بود او را چه چیزی در کف باشد که به

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2