چهره به چهره رو به رو

59 طاهره در پس پرده آزاد مردانگوید؟ هیچ. اما این تصور با آغاز سخنوری «آفت دوران» در بیان جای آن، برخلاف سخنوران ‌ ی جهان» در استدلال شکسته میشد. به ‌ و «فتنه روزگار خودکه دست بالا درس پس میدادند و جزمیات (دگمهای) خود را منتقل میکردند و در هر جای خالی و زنگ تنفسی به صحرایکربلا میزدند، ی کسی میآمد که در هر مبحثی موضع عقلی و انتقادی اختیار ‌ صدای زنانه کرده است بر دقایق مفهوم و ظرایف بحث اشراف دارد. مثلا پیش از اینکه بابی شود به تََبََع شیخ احمد احسایی در باب توحید معتقد بود که عرفان ذات حق ممکن نیست و ما تنها به عرفان صفات او موفق میشویم، نه ذات او، حتی پیامبران نیز از عرفان ذات غیب محروماند، نیز معاد جسمانی را ی معدوم» و بازگشت نابودشده را ‌ رد میکرد و بازگشت همین بدن و «اعاده محال میدانست نه آنکه چون شیعیان آن را از قدرت خدا بعید نداند. اجزای بدن پس از مرگ به خاک راجع میشود و در پیکر زمین پراکنده میشود و دیگر هویتی ندارد و متعلق به یک چیز و یککس نیستکه بازگردد. به طبع این ملاحظات انتقادی در افکار، سخنرانی او را به مسیری نامعمول میبرد و رو میکرد، آن هم با زبانی مشحون از اتیان به ‌ شنوندگان را با چیزی تازه روبه ی ‌ تأکیدهاییکه روح زمانهآیات و معقولها و مفهومها، با تأکیدهای دینی، ، و با نقد تند و حتی رد و نفی محتوای کرده استناشنیدنیما آنها را ایمان و بدفهمیهای مخاطبان خود. پیداست همین محتوا و به کارگیری ی بحثها و دقتنظرها و نقدهای اوست. او به زبان ‌ آن در کارهایش زمینه ایکه حال دگرگشته است و بین ‌ ی خود نوشته و سخنگفته است. زمانه ‌ زمانه خود درک ‌ ما و آنچه علایق او بود گسستی به وجود آورده است، که خودبه او را برای ما دشوار میکند. به هر روی صدای او در مجلس درس دروس ی اختلاف رأی او با دیگران در بیشتر ‌ اسلامی یا معارف الهی با مشاهده به موارد از منظری متفاوت میگوید. او صدای «در پس پرده»یکسی نبودکه میگردد، صدایکسی بودکه سد ها میشکست. او باید بر دنبال یاران موافق

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2