60 20 - دفترهای آسو بیاعتناییها غلبه میکرد تا عبور کند و شنیده شود. پس بیشتر تکان میداد و زمام مجلس به دست میگرفت آن هم آنگاه که همچنان نادیدنی بود و بیش از یک صدا - نزدیکترین چیز به روح - نبود و این خلافآمد زمانه ای ناپیدا بر بود که صدا بدون چهره، و به صرف القای مفهومها و با گوینده حاضران ِصاحب چهره، حاضران با هویت آشکار، و از این حیث پیش بوده، ی ی خطوط چهره غلبهکند. پیداستکه در این حال همهگونه حدسی درباره خود بر هر حدسی سبقت ی او زده نمیشد بلکه یک حدس خودبه دیده نشده داشت. صاحب این صدای به قوت و حکمت، اما غیرعادی، برآمده را چه رخساری میتوانست باشد جز زیبا. از آنجا که «هیچ چیز بزرگ، هیچ چیز زیبا، همگانی نتواند بود [و به قول هوراس شاعر رومی] "زیبا کمتر کسی در این کشف حجاب ، پس صاحب این صدا زیباست. گویی 1 راست"» . حال دیگر «چیزی شرمآور و بیاهمیت» روحکشف حجاب تن شده بود ای پنهان شده بود. اما در پس پرده نهان نشده بود، بلکه زیبایی ماهتاب چهره ضمنا این صدایی بودکه حبس و طرد شده بود و نباید شنیده میشدکه اگر صدایی دلفریب بود شنیدنش حتی معصیت داشت. پای زنان در ابتدایگناه مسجل شده بود. اما بحث و فحص طاهره شنیدنی بود زیرا در باب مسائل مذهبی بود، در باب آنچهکه «گناه» را درکنترل خود داشت و در عین حال ی این حبس و طرد را تحمیل کرده بود و باید تاب تفسیرهای دگرگونکننده ترین فرد جامعه برای قبول دگرگونی و ایجاد طاهره را میآورد. طاهره آماده دگرگونی به عمیقترین معنای لفظ بود. طلاب علوم، یعنی مردان و نه زنان، با آنکه در عصر او علم و دانش در بین بازاری پررونق داشت اما چراغ این دانش را فروغی نبود چه، رو به سوی به دور خود فرو رفته بود. گذشته و نه آینده بود و در خودبسندگی حصارکشیده های غیرعادی نبود. ایجاد دگرگونی در آنکاری خطیر در آن جایی برای تفسیر .۹۰ . ص ۱۳۸۱ ، ، داریوش آشوری، نشر آگه، چاپ اولها غروب بت. نیچه، 1
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2