چهره به چهره رو به رو

63 طاهره در پس پرده ֯ کرد، و یک زندگی ‌ شودکرد شعر با زندگی تطبیق می ‌ او قلمداد کردند. چه می شعر را امضاکرده بود و آن را از آن خودکرده بود. تا بوده چنین بودهکه شاعر اش خلاف آن را اثبات ‌ نامه ‌ را بیگانه با شعرش به حساب نیاورند مگر زندگی ترین فرد به مضامین و ‌ کند. همواره شاعر را مصداق بارز شعر خود و نزدیک اند. حال آنکه طاهره تنها این شعر را برگزیده و اینجا و آنجا ‌ مفاهیم آنگرفته به ترانه خوانده است. در اینجا سرنوشت، سرنوشت یک زندگی پرتلاطم، سرنوشت این شعر، و حتی سرنوشت زندگی مستقل این شعر پس از شاعرش ی فوکو، نویسنده مرده است، را تحقق بخشیده ‌ که به نوعی پیشاپیش آن ایده گر را به جای خالق نشانده است. شعریکه ‌ دست به دست هم داده،گزینش اما انتخاب -‌ ی اصلی خود را از سر گذرانده بود با یک انتخاب ‌ مرگ سراینده ناپذیر- زندگی دوباره ‌ یک زندگی ممتاز و با نفَس یک روح سرکش شکست گاه اینجا و آنجا به نام طاهره با چنگ و چغانه خوانده شد ‌ یافت و گاه و بی ها خواندند ‌ ترین نغمه ‌ ترین خوانندگان آواز ایرانی آن را با خوش ‌ و حتی بزرگ های فرهنگ روح ایرانیکردند. در طول این ‌ گونه آن را جزئی از دارایی ‌ و این گونه، رفتار چه بسا ناخودآگاه فرهنگی بر پای شعری که مرگ ‌ ها این ‌ سال ی خود را از سرگذرانده بود یک امضا نهاد، امضای قرةالعین را. یا به ‌ سراینده عبارتی، امضای طاهره را تصدیقکرد، و دوباره آن را امضاکرد حتی در آنجا منسوب به که دچار تردید شد از امضای دوباره سرباز نزد و آن را به عنوان « » امضا کرد و ناخودآگاه از قواعد متعارف نوشتار که احراز صحت طاهره دانیم که این ‌ انتساب اثر به نویسنده از نخستین آنهاست تخطی کرد. می تو گویی ، و نه کیستنویسنده چیست،اش ‌ میشل فوکو بود که در رساله تفاوتی به عنوان اصل ‌ از چیزی، و نه کسی، پرسیده است، زمانی بر یک بی ترین اصل اخلاقی نوشتار معاصر، با این عبارت وامگرفته از ‌ اخلاقی، بنیادی گوید، ‌ ساموئل بکت انگشت نهاد که «چه اهمیت داردکه چهکسی سخن می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2