چهره به چهره رو به رو

6 20 - دفترهای آسو اگر پاکی ذهن در فرزانگی است او باید از خود در برابر بلاهت و فرتوتی دماغ محافظتکند. به همین دلیل طاهره یعنی مراقبت از خود، یعنی تقوی پایی (تقوی و وِقایت هر دو از ریشۀ وَقَی به معنی حفظ ‌ و وقایت و خویشتن ی ایجابی که در ‌ اند). وقتی یک اسم، با یک کلمه ‌ کردن، و حمایت کردن بازدارنده از حریم خود است، همه نیرویخود ‌ حقیقت سلبی است وخودبه تاباند ‌ گذارد، نوری بر مسمّای خود می ‌ کند و حد می ‌ گوید، جدا می ‌ چیز را می گذارد تا آن به درستی دیده شود و به راستی ‌ کند و می ‌ و شناسایی را آسان می ی اسم ‌ به خود آن نزدیک شویم، در آن حال با چیزی روبروییم که معجزه خوانندش، اسمیکه لفظ و ظاهر است اما از ذات و باطن و پنهان چیزی ‌ می دهد چنین ‌ دهد؛ و آنگاهکه روی می ‌ ایکه همیشه روی نمی ‌ گوید. معجزه ‌ می شوند) ‌ ها از آسمان نازل می ‌ خوانندش: «الاسماء تُنزَل من السّماء» (اسم ‌ می اسمی از آسمان افتاده. وفاق و همخوانی آسمان و زمین در یک فرد و شخص. دارد. ‌ و این وقتی استکه اسم خاص از ذات و سرشتکسی پرده برمی گویانه به او تعلقگرفته باشد، ‌ اما طاهره اسمی نبودکه پیش از تولد و پیش سالگی بر او نهاده شد، بر حسب تحقق ۳۱ بلکه در مراحل بلوغ و پختگی در ترین ‌ کننده ‌ ی ظهوراتش، درست در تعیین ‌ عینیت او در عالم واقع، و مشاهده یکشف حجاب در بدشت ‌ ی واقعه ‌ ی حضور اجتماعی او در بحبوحه ‌ صحنه ترین حرکت ‌ میلادی)، درست در مظان اتهام ۱۸۴۸ قمری و ۱۲۶۴( 1 اش. ‌ اجتماعی طاهره یعنی «جدا» یعنی «دور از» و «بری از»، یعنی محافظت از طبع والای شود از چیزی جدا ‌ خویش در این جدایی و دوریگزیدن. اما هر که جدا می آورد و نزدیکی به ‌ شود و به چیزی نزدیک. دوری از آنچه پستی می ‌ و دور می کند که جز در نزد آفریدگار یکتا نیست،که طاهره سخت ‌ آنچه تو را یگانه می ، نصرتالل ّّه محمد حسینی. انتشارات بنیاد فرهنگی ن ِِح ََل. چاپ دوم، حضرت طاهره. در لوحی به قلم بهاءاللّّه. 1 .۳۲۵ . ص ۲۰۱۲

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2