چهره به چهره رو به رو

79 اش ‌ طاهره و واسازی تعارض. پس ابتدا در جمع و خطاب به جمع و در موافقت با نظر جمع به او شود اما این ‌ شود. طاهره مظهر تقدیس و تنزیه خوانده می ‌ این لقب داده می وصف چه مفهومی داشت؟ معلوم است همه چیز در بند و درگرو ظاهر بود و بیش از هر چیز به حجاب و پرده و در روپوش قرار داشتن یک زن مربوط چه ‌ شد و پاکی، آن ‌ ای در کار بود پاک آن بودکه دیده نمی ‌ شد.گویی مغلطه ‌ می شد. پاکی دیده نشدن ‌ آمد و نه آنچه عاری از آلایش دیده می ‌ به چشم نمی شدنی و نه عدم آلایش بود. اما گره زدن طهارت به ‌ ای دیده ‌ آلایش در زمینه ی طهارت است. ظاهری کردن آن است. ‌ یک روبنده سخره بدیهی است با حذف زمینه، مخفی کردن آن، انکار وجود آن، آلایش شود و طهارت نیز موضوعیت پیدا ‌ نشدنی می ‌ و عدم آن به یکسان دیده شود. همین طور است وقتیکه ما ‌ کند، یکسره سالبه به انتفاء موضوع می ‌ نمی خواهیم چشم میهمانان به آلودگی اثاث خانه بیفتد پس بی درنگ آن را ‌ نمی پوشانیم اما چنین پوشاندنی بلافاصله مورد آلودگی و آلایش را به موردی ‌ می کند و طهارت را حمل بر ظاهر. به عبارت دیگر معنای ‌ ظاهری تبدیل می ی عدم طهارت و ناپاکی را از ‌ دهد و از سوی دیگر مسئله ‌ آن را تقلیل می گیرد. باکشف حجاب طاهره این مفهوم تخریب و واسازی ‌ بنیاد نادیده می ی برخاسته از عالم ‌ شود. به عبارت دیگر این مفهوم در عمل و بر اثر ضربه ‌ می اش از نو پدیدار شده ‌ شده ‌ واقع و به زور واقعیت واکاوی شده، بنیاد فراموش یابد. مفهومی که در ‌ شود و معنایش به اتکای آن بسط می ‌ و همان اصل می تر خود ‌ ی ایرانی در نرینهکردن هرچه تمام ‌ ی ثابت جامعه ‌ عین حال مشخصه ی زندگی اجتماعی بود، در حالی که به رغم آن ‌ و حذفکامل زنان از صحنه ی ارکان حیات سیاسی، اقتصادی، ‌ نهایت ضعف و سستی خود را در همه کرد و در غایت ادبار و انحطاط تاریخی ‌ اجتماعی و فرهنگی تجربه می ترین گام برای برهم زدن بساط ‌ برد. بر اثر برداشتن این بزرگ ‌ خود به سر می های از آن هم ‌ قطبی ایرانی به همراه تخریب ‌ ی ضعیف تک ‌ نرینگی جامعه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2