81 اش طاهره و واسازی ناپذیرِ، و درست به همین دلیل از های پایان افکنده باشند برای مهار شکل ناپذیری در این مقام خلاف عقل است پیش مهارناپذیر واقعیت! ادعای پایان ی عقل. طاهره را با این ضدیت با و استناد به نیروی غیبی از نظر آنان طیره عقل قومکاری نبود و اصلا مبنای هرگونه ضدیت او جز عقل نبود. پیداست که از نظر او و همراهانش طرحی برای عالم واقع همواره طرحی است برای تجهیز امکانات خود عالم واقع و نه امکانات جای دیگر، حتی اگر آن طرح آسمانی باشد، آن طرح طرحی خارج از امکانات عالم واقع نخواهد بود. هرگونه طرحی مربوط به عالم واقع برای همیشه موکول به این عالم است. وابستهکردن هر طرحی از این دست به امکانات فراتر از عالم واقع غیرواقعی کردن و غیرعقلانیکردن آن است. از همین رو با عمل طاهره تحولی اساسی اند. عصر نو عصر ظهور ساز،که منشأ آن زنان شود، تحولی دوران رقم زده می زنان و جامعه شدن جامعه و انسانی کردن آن است.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2