The Bab

های آسو ᡨᣂ دف ۱ ͭ اب؛ ᗷ ست ᚲ دو عد ᗷ سال ٨٠ است ᣥᘍ ترفندی قد که جسم را ماه ه ها مبتﻼ ᗷ ᣤ عذاب کنند، و مثل امروز بر روی ورت ᡧᣅ ᣤ دست ᣤ ب آن آد ᛞ ه س ᗷ که ᢝᣍ ﮔذارند، بر تنﮕنا دن را ᗷ ست. نخست ᛴ ری از آن ن ᗬᖂ ش محصور است و او را ﮔ ᛴ شاپ ᛴ پ ه عقب ᗷ وادار ᣤ ᡧᣎ شی ᙏ انجام ᣃ ت را کوچک، تا ᘍ ا ᘮ کنند، و دن وحتر ه عقب ᗷ را وادار کنند ᡧᣎ شی ᙏ . تصوری نادرست از نحو یه ل ﮔ ᜛ ش ᡧ ᡨᣌ رف » اه ᜍ د ᘍ د و د ᘍ عقا «ها آن ᢝᣍ ، تو ﮔو ه ﮔرفته ᘍ دن ما ᗷ ها از اند ) ᡫᣒ نﮕر دن ᗷ محور اه و ن ᜡ ( و خاست ͑ ار ᜛ ه اف ᗷ سل ᘻ ا ᗷ دن استکه ᗷ ا ᡟ ان آن ᘘᡟ ﮕ م ᘮ شدنِ م شود. این ᘮ سل ᘻ آن روح خرده ها که ᡧ ᢕᣂ چه چ ᡨᣚ ᡫᣃ کتاتورهای ᘍ د سان. غافل از آن ᙏ دن ا ᘮ رکش ᗬ ه ز ᗷ لد نبودند برای ᗷ ᣐ که رو د ا این ᗷ ᢕᣂ ل ᣤ ری کنار ᗬᖂ᜵ تنﮕنا و نا ᣤ د و آن را بر خود هموار ᘍ آ دن را ᗷ کند و آرام ᣤ ج ᘮᙬ کند، و این اقدامات در مورد او ن یه ᣤ عکس ه فرمان ᗷ . دهد ᢕᣂ کب ᢕᣂ ام ، و روان ᢕᣂ طاهره را در مازندران دستﮕ ران ت یه ᡟ کرده ب ودند، روزی ایران ᡟ و ب ᡨᣚ که تر ᣓ همان ک ᣤ را هم ᡨᣎ ه راس ᗷ خواست و ه ᘍ ا ᗺ س مدرس ᛴ ﮔذار آن بود، و مقدمات تأس یه دارالفنون را ﮔذاشتک ه ᣤ ار ᜇ تازه ا᜵ر خوب ᣤ کرد و توفیق ᣤ افت ᘍ ست پرورش ᛓ ا ᗷ یه دهند اشد. هرچندکه از ابتدا ᗷ امثال طاهره دارالفنون مدرسه ᛀ ای برای ان ᣄ ᣥ ن ᡨᣂ ش ᛴ جا ب ᡧ ᢕᣌ داست او تا هم ᘮ پ ͑ ان ᡨᣂ بود نه دخ ش ᛴ ست پ ᙏ توا د ᘍ ا ᘮ ب را ᗬ اجاز ز یه ع بود. از ᡫᣃ ه دست ᗷ ، ه دست او نبود ᗷ ان ᡨᣂ ل دخ ᘮ تحص جا تصور فاصله ᡧ ᢕᣌ هم د ᘍ او و طاهره بود، که ا ᡧ ᢕᣌ د که ب ᘮ کن ᗷ ای را یه ه عمیق ᗷ آزادی زنان ا ا ᗷ ن معنای لفظ، که هرﮔز ᗬᖁ ت ᠒ ᢝᣍ ا ᗙ وی ارو ᝉ ل ᣞᘍ آن ᣒ از اسا ᣞᘍ ، نبود ده ᘍ ن ا ᗬᖁ ت اری که ᜇ داشت و هر ᣃ بود که در ᢝᣍ ها م و این دو ᠐ ث تصادم این دو عال ᘮ از این ح ᡨᣎ شان از آن داشت. ح ᙏ کرد س دارالفنون نه طاهره و ᛴ ه فرض تأس ᗷ داست ᘮ ر بود. پ ᗬᖂ᜵ ا هم نا ᗷ آدم ان او اجازه ᡨᣂ نه دخ ی ﮕر، طاهره ᘍ ارت د ᘘ ه ع ᗷ . ند ᙬ ل در آن را نداش ᘮ تحص ᣠ ا عا ᗷ ده ᘍ ن ا ᗬᖁ ت ᡨᣚ های تر یه خواهان خواه ᢕᣂ خ است ᘮ ن مردان س ᗬᖁ ت

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2