فمینیسم و دولت

دانشکده 116 سرکردن حجاب وادار شدند. د ر سال های اولیه ی پس از انقلاب بسیاری از زنان به دلیل همین شرایط، شغلشان را از دست دادند، منزوی شدند یا به مشاغل خانگی رو آوردند. زنان سکولار تقریباً بلافاصله واکنش نشان دادند، چنان که تظاهرات چندهزارنفری ۸ مارس ( ۱۷ اسفند) ۱۳۵۷ علیه فرمان حجاب اجباریِ خمینی باعث شد او موقتاً عقب بنشیند. زنان سکولار همچنین به تشکیل گروه های مختلفی پرداختند که معمولاً با گروه های چپ گرا ائتلاف می کردند یا درون آنها بودند، هرچند چپ گرایان مبارزه ی طبقاتی را در اولویت می دیدند. آغاز جنگ عراق علیه ایران فرصت مغتنمی ب رای حکومت خمینی شد تا همه ی گروههای مخالف را از دم، سرکوب کند. تا یک دهه بعد که جنگ تمام شد نیز، کسی سر برنیاورد و پس از آن، زنان مخالف راه خود را به عرصه های عموماً غیرسیاسی تر گشودند. اما در این میان، زیر لوای حکومت اسلامی، زنانی که از خانواده های مُلای ان یا دیگر عوامل حاکم می آمدند، جمعیت هایی تشکیل دادند و به فعالیت هایی هم پرداختند. آنها عموماً در پی این بودند که جایگاه زن در اسلام را چنان که می پنداشتند، از منابع اسلامی تبیین کنند و اصرار می ورزیدند که اسلام برای زنان منزلتی بالاتر از هر «مکتبی» در ن ظر گرفته و در پی تحقق «الگوی اسلامی برای زنان» بودند. این زنان مسلمان، به رغم همه ی تضییقاتی که درعمل متوجه زنان بود، تأکید می کردند که اسلام برای زنان بهترین است. بااین حال، همه ی این زنان هم نمی توانستند تا همیشه بر واقعیت ها چشم بپوشند، چنان که اعظم طال قانی در دی ۱۳۸۱ به مجله ی آفتاب گفت: « فقر و چندهمسری تنها دستاورد زنان فقیر از انقلاب بوده است. »

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2