فمینیسم و دولت

دانشکده 22 از جمله محقق انی هستند که در تحق یقی در دههی اول قرن م یلادی حاضر، به ارزیابی مصادیق این مفهوم در کشورها ی دموکراتیک پرداخته اند و گزارش ی از این ارزیابی هم به دست م یدهند که حاوی پاسخ به پرسش ابتدا یی این متن است. ا ین محققان نشان م یدهند که چگونه ا ین مفهوم در دهه ی ۱۹۸۰ ظهور کرد و طی دهههای بعدی تحول یافت و درنها یت توسط محققان ی از جمله خودشان از مفهوم ی که بیشتر تجویزی و ای دئولوژيک بود، به مفهوم ی مفید در تحلیل فراملی مسائل زنان تبد یل شد. بهاینترتیب این دو محقق نشان م یدهند که محققان فم ینیست ابتدا اصطلاح «فمینیسم دولتی» (State Feminism) را در معنا یی نه چندان دقیق به کار میبردند تا با توسل به آن، ط یفی از فعال یتهای دولتی را توصیف کنند که متمرکز بر مس ائل زنان و مسائل جنس یتی است. سپس ا ین اصطلاح برا ی مطالعهی نهادها ی سیاست گذاری در امور زنان ب ه کار رفت. و در آخر، مطالعاتی در این زمینه صورت گرفت که نشان م یداد نهادها ی سیاست گذاری در امور زنان در کشورها ی دموکراتیک که در درون دولت جا ی دارند، چه تأثیری در نیل به دستاوردها ی فمینیستی داشته اند. اما وقتی از فم ینیسم دولتی حرف میزنیم، چه تلقیای از خود «فم ینیسم» در میان است؟ فم ینیسم، بنا بر تلق ی مشترک محققان ا ین حوزه، عبارت است از نوعی «فهم» درباره ی زنان به عنوان گروه ی که در زمینهی اجتماع ی، اقتصادی و فرهنگ ی، واجد تنوع ی از آنِ خود هستند. این فهم، درع ینحال، در پی بهبودبخش یدن وضعیت حقوق زنان، م نزلت یا موقعیت گروهیشان ــ هم در ساحت عموم ی و هم در ساحت خصوص ی ــ است؛ و نیز در پی تقلیل یا ازمیان برداشتن سلسله مراتب مبتن ی بر جنسیت و سلسله مراتب پدرسالار ی است که نابرابر یهای میان زن و مرد را در ساحت های

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2