فمینیسم و دولت

دانشکده 76 انتخاباتی تناسبی ) را تشکیل دهند، یا می گویند چه تعدادی از کرسی های مجلس باید به زنان تعلق بگیرد (معمولاً در نظام های انتخاباتی اکثریتی ). برخی احزاب سیاسی هم داوطلبانه چنین سهمیه هایی را اعمال می کنند یا حتی در اساسنامه هایشان می گنجانند. نقشه ی کشور هایی که سهمیه بندی جنسیتی در انتخابات را پذیرفته اند. کشورهایی با رنگ مربوط به «سهمیه بندی داوطلبانه ی احزاب» مشخص شده اند که مجموع کرسی های احزابی که در آنها این سهمیه بندی را پذیرفته اند، دست کم به ۳۰ درصد کل منتخبان برسد. دو کشور - رواندا و موریتانی - هم به زنان کرسی اختصاص داده اند و هم سهمیه ی نامزدی احزاب دارند که در این نقشه با رنگ مربوط به گزینه ی دوم مشخص شده اند. برآوردها نشان می دهد که در فاصله ی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۲ ، یعنی دوره ای که بیشترین تعداد کشورها سهمیه بندی جنسیتی را پذیرفتن د، درصد زنان راه یافته به پارلمان های دنیا در سالی که سهمیه اختصاص داده شده است به نسبت سال قبلش، از متوسط ۱۱ درصد کل نمایندگان به ۲۱ درصد رسیده. یعنی به طور متوسط در جهان، سهمیه ها در همان بدو تخصیصشمار نمایندگان زن را حدوداً دو برابر کرده اند که البته این تأثیر در میان کشورهای مختلف بسیار متفاوت بوده است. به طورکلی سهمیه ها وقتی در رساندن زنان به پارلمان مؤثرتر بوده اند که نامزدی زنان را در حوزه هایی الزام آور می کردند که در فهرست حزبی موقعیت های قابل بردن بودند. از طرف دیگر، به طور شهودی هم روشن است که سهمیه ها وقتی مؤثرتر بوده اند که آستانه ی بالاتری را برای درصد تخصیص کرسی ها به

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2