آینده‌ی اسلام در ایران

161 گرایی یادهندوستان نکند ‌ ها را باید بستتا فیل اسلام ‌ یراه ‌ همه تر ‌ تروغیرتحمیلی ‌ تجدیدنظراساسی بزندوبه یکخوانشدینی غیرعبوس تــن دردهــد وجامعــه را راضــیکنــدکــه بــا چنیــن دینــی ارتبــاط داشــته باشــد و نوعـی نجـات دهـد؛ یـا سیاسـت تحمیـل دیـن مناسـکی وحداکثـری ‌ اسـ م را به ی محــدودی را درچهارچــوب هویتــی اســ م یــا دیــن ‌ را ادامــه دهــد و تنهــا عــده گونــه کــه تاکنــون هــم مشــاهده ‌ دارد. انتخــاب راه دوم، همان ‌ خــودش نگــه کنــدکــه در ‌ ی ریاکارانــه بــا دیــن را بــه رفتــاری غالــب تبدیــل می ‌ ایــم، رابطــه ‌ کرده ی جامعــه ‌ ی روزمــره ‌ شــده در تجربــه ‌ تهی ‌ ی آن، بــا دینــی تبــاه و ازمعنا ‌ نتیجــه صورت یکماسکدرآمده و ‌ سروکارخواهیم داشت. دین ابزاریشدهکه به ی افرادی با ماسک تبدیلکرده است. ‌ ی روابط اجتماعی را به رابطه ‌ صحنه بـه نظـرمـن، ایـن صداهایـیکـه ایـن روزهـا بـرای جدایـی دیـن ازسیاسـت بلنـد ی اســ م باشــد تــا دینــی کــه از دخالــت در ‌ توانــد بیشــتر آینــده ‌ شــود، می ‌ می گویــد و جمهــوری اســ می یکــی از نمادهــای آن اســت. ‌ حکومــت ســخن می دارجدایی ‌ وتواناییایننیرویجدیدطرف ‌ چیزبهنفوذاجتماعی ‌ بنابراین،همه زمان فکر ‌ حکومتازدین ونهاد اصلی آن، یعنی روحانیت، بستگی دارد. هم تر از آن اسـتکه جمهوری اسـ می بتواند از ‌ ای ‌ کنمکه دین بسـیارریشـه ‌ می کن ‌ کلـی ریشـه ‌ طریـقکارهایـیکـه انجـام داده یـا تنفـریکـه ایجـادکـرده، آن را به های ایدئولوژیکدیگرهم، درگذرزمانگاه شاهد ‌ کند. با دقتدرحکومت ای هسـتیمکه باعث ‌ یک نوع نوسـتالژی ومیل بازگشـت به همان ایدئولوژی بدبختی مردم شده است؛ مانند برخیکشورهای سوسیالیستی. اما از آنجا کــه دیــن دارای بُعــد قدســی، نمادهــا و نهادهــای پرقدرتــی اســت و همچنیــن کنـد، ایـن حالـت ‌ تـرسمـردم ازخـدا وآن دنیـا نوعـی رابطـه بـا دیـن را توجیـه می هایی ‌ تواند باشد. از نظرمن، بخش ‌ نوستالژیکحتماً خیلی شدیدترهم می خاطـر ‌ هایـی هـم به ‌ کنـد امـاگروه ‌ اش را بـا دیـن حفـظ می ‌ ی مـا رابطـه ‌ ازجامعـه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2