آینده‌ی اسلام در ایران

77 پایان یکآغاز، آغازیک پایان از اقتــدارومرجعیــت پیشــین خویــش برخــوردار نیســتند ودرسراســرجهــان، یکلیسا ودین ومذهبهم ‌ آورند. درباره ‌ ها آنها را خیلی به حساب نمی ‌ توده وسـطا داشـت، دردوران مـدرن ‌ چنیـن اسـت. کلیسـا آن جایگاهـیکـه در قرون های دینی نیزکه دردوران مدرن دراقشاری ازجامعه هنوز ‌ ندارد ومرجعیت اند. ‌ هایشـان را ازدسـت داده ‌ های اخیر پایگاه ‌ پایگاهی داشـتند، دردهه ی اســ م و جهــان اســ م هــم صــادق اســت. ‌ ی نــکات ذکرشــده، دربــاره ‌ همــه ها، ‌ اسلام نیزدرروزگارما دیگرازهمان مرجعیتیکه درگذشته درمیان توده یمتوسطوبالای اجتماعی برخورداربود، برخوردارنیستو ‌ جوانان، طبقه های علمیه دیگر آن مرجعیت پیشین را ندارند. دیگرمردم مثل سابق ‌ حوزه بندنـد تـا خمـسوزکاتشـان را بـه مراجـع وآیـاتعظـام تقدیـمکننـد. ‌ صـف نمی امـروز فالوئرهـای فـردی مثـل تتلـو بیشـتر از بسـیاری ازمراجـع تقلیـد ماسـت. اصطلاح اسلامی ماکه مدعی بود شروعی تازه ‌ درچنین شرایطی انقلاب به اسـت، آخرین امکاناتی راکه در اسـ م، در تفسـیرسـنتیکلمه، نهفته بود به تر، برخلاف ادعاهایگفتمان رسـمی، با ‌ بیان سـاده ‌ ی ظهوررسـاند. به ‌ منصه انقـ ب ایـران مـا نـه بـا یـکآغـازوشـروعی تـازه، بلکـه بـا یـک پایـان، یعنـی پایـان ی طـ ب، ‌ ی ظرفیـت و امکانـات اسـ م سـنتی مواجـه هسـتیم. لـذا همـه ‌ همـه فکران، دانشــگاهیان و اندیشــمندان مــا بایــد بــه «شــروعی ‌ هــا، روشــن ‌ حوزوی ی تفکـر» و«تفکـر آینـده» بیندیشـند و بـه ایـن بیندیشـندکـه ‌ تـازه» و«آینـده توانیــم بکنیــم. آنــانکــه مســئله را درســطح امــور ‌ مــا بــرای آینــده چــهکاری می شناختی) وفقهی ‌ اداری، اجرایی، فنی،سیاسی، ایدئولوژیک، تئولوژیک(دین توانند برایگذرازبرهوتکنونیکمکی بکنند بلکهخود ‌ تنها نمی ‌ بینند، نه ‌ می اند وخودشان، ناآگاهانه و ناخواسته وضعیت را دشوارو ‌ بخشی از برهوت کننـد. ‌ دشـوارترمی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2