در جستجوی جهانی بهتر

63 فهم رنج دردسرِ خود در غرب ادامه دهم. در ‌ توانم به زندگی راحت و بی ‌ چگونه می ی دولتی ‌ های مدرسه ‌ ها از کلاس ‌ وجوی پاسخی برای این پرسش ‌ جست عنوان فرزند والدینی ‌ یحقوقهارواردکشیده شدم. به ‌ هَریسون به دانشکده ی ‌ ایرانی، برای انتخاب شغل سه گزینه داشتم: حقوق، پزشکی یا مایه بدنامی. اما من نه برای حسن شهرت بورژوایی یا حتیکنجکاوی فکری ی ‌ وجوی عدالت وارد دانشگاه شدم. تحصیل در رشته ‌ بلکه در جست هایم بود. ‌ المللمرهمی فلسفی بر زخم ‌ حقوق بشر بین در هاروارد با افکاری عالی آشنا شدم اما خبری از حس همدلی نبود. با راهنمایانی محترم، متفکرانی برجسته و دانشجویانی بلندپرواز، از جمله جوانی بلندقد و لاغر به نام باراک اوباما، برخورد داشتم. اماکسی از رنج ی ‌ تر در آمیزد. با ایده ‌ های عالی را با معنایی ژرف ‌ خبر نداشت تا بتواند ایده کردم تصور ‌ توانستمکنار بیایم. فکر می ‌ های پژوهشی» نمی ‌ «آخرین یافته کند، ناشی ‌ یجدیدی، حکمتی باستانی را از دور خارج می ‌ اینکه هر نظریه هایمختلفسر ‌ ازغروریبیجاست.کوشیدم ازجنگنظریبیندانشکده ی بشریت پی ببرم. تمام تلاشم را ‌ ها بر آینده ‌ در بیاورم و به تأثیر پانوشت فهم شده ‌ کردم تا بیاموزم اما ذهنم پر از اصطلاحات احمقانه و غیرقابل ‌ می بود. کردیم ‌ مدرنیکهمطالعهمی ‌ وجه ازمتنبسیارپست ‌ هیچ ‌ ها، به ‌ دریکیازکلاس بودن داشتم تا اینکه متوجه شدم خود ‌ آوردم. احساسکودن ‌ سر در نمی کرد. نبرد مفهومی بین ‌ نویسنده هم چیزی راکه نوشته بود خیلی درک نمی گرفتن از رقبا، برایم آشنا بود. من را به ‌ پژوهشگران و تلاش برای پیشی ها و ‌ انداخت؛ استعاره ‌ ساز علما از قرآن می ‌ ها و تفاسیر ناهم ‌ یاد خوانش شد. ‌ نظر می ‌ ساختارهای دستوریِ مبهمیکه منجر به دودستگی و اختلاف

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2