درآمدی بر صلح جاودان کانت

35 جنگ و صلح از دید کانت این استکه «فارغ از اینکه صلح جاودان یک واقعیت است یا خیالی واهی، و در جهت بهترین ‌ ای عملکنیمکهگویی یکواقعیت است»، ‌ گونه ‌ ما باید به .یپایان بگذاریم ‌ تواند پدید آید، بکوشیم تا برجنگویرانگر نقطه ‌ نظمیکه می ِ طبیعی یا مشیت الهی در خدمت توضیح شرایط ‌ ِ غایت ‌ های نظرورز ‌ ساخت .ناپذیرند ‌ دهد که این شرایط انعطاف ‌ کانت نشان می .اند ‌ ناپذیر صلح ‌ اجتناب ِ‌ و اگر جنگ قطعی است، بینش .اگر تحقق نیابند، جنگ یک قطعیت است آوردکه شاید وحشتجنگ بخشی از طرح ‌ ها می ‌ نظرورز تنها به خاطر انسان این ازجدوجهد اخلاقی برایخلقشرایطیکه در آنجنگ .مشیتالهی است توانیم خصلت ‌ ما می .جنگ صرفاً باید ملغی شود .کاهد ‌ ناممکن شود نمی فکر از ‌ کانت دو رشته .نحوی تغییر دهیمکه جنگ ناممکن شود ‌ انسان را به :برد ‌ یصلح جاودان را پیش می ‌ ایده .کند ‌ غایت طبیعی متضمن نیازی استکه تحقق آن را الزامی می )۱ تشکیل 7 ایمدنی ‌ هاراواداشتتاجامعه ‌ طورکهنبردهمهعلیههمه، انسان ‌ همان ی طبیعـی اسـت. از نظـر ‌ ی سیاسـی در برابـر جامعـه ‌ معنـای جامعـه ‌ ی مدنـی» در اینجـا به ‌ «جامعـه 7 هاسـتکـه در آن قـدرت قانونـی در یـککلکـه مـا ‌ کانـت، آن تشـکیلاتی «از رواب ـط متقابـل انسان کنـد؛ فقـط ‌ هـای متنـازع جلوگیـری می ‌ ی آزادی ‌ نامیـم، از سوءاسـتفاده ‌ ی مدنـی می ‌ آن را یـک جامعـه ی آنهــا ـــ البتــه اگــر ‌ یابــد. امــا لازمــه ‌ آنجاســتکــه حداکثــر رشــد اســتعدادهای طبیعــی تحقــق می اش و درایـتکافـی بـرای اطاعـت ارادی از اجبـارش برخـوردار ‌ ها از هـوشکافـی بـرای یافتـن ‌ انسـان یکشورهاسـتکـه در معـرض خطـر صدمـات ‌ یعنـی نظامـی از همـه ،وطـن" ‌ باشـند ـــ یـککل "جهان طلبی ‌ طلبی، و ثروت ‌ طلبـی، سـلطه ‌ متقابـل یکدیگرنـد. در فقـدان ایـن [نظـام] و در اثـر موانعـیکـه جاه کنـد، ‌ ویـژهکسـانیکـه زمـام قـدرت را در دسـت دارنـد، در مقابـل امـکان چنیـن طرحـی ایجـاد می ‌ به بینیــم ‌ طــورکــه می ‌ . همان ۸۳ ی ‌ ، قطعــه ۴۱۰ ، صی حکــم ‌ نقــد ق ـوه ناپذی ـر اســت.» ‌ "جنــگ" اجتناب ی اصلـی آن را بیـانکـرده ‌ برنهـاده سـوی صلـح جـاودان ‌ به ها پیـش از انتشـارِ ‌ در اینجـا،کانـت، سـال ی ‌ گســیخته ‌ ها (ناشــی از هیجانــات لجام ‌ ی انســان ‌ اســت: «گرچــه جنــگ یــککوشــش ناخواســته هــذا [شــاید] یــککوشــش عمیقــاً پنهــان و عمــدی خــرد اعــ ، اگــر نــه بــرای ‌ آنهــا) اســت، مع شـان، و بدیـن ترتیب ‌ اسـتقرار، لااقـل بـرای تـدارک هماهنگـی میـان تبعیـتکشـورها از قانـون و آزادی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2