درآمدی بر صلح جاودان کانت

45 سوی] صلح جاودانکانت ‌ تفسیری بر [به ِ این مردم و دولت را ‌ ی خارجی، خودمختاری ‌ ی زورمدارانه ‌ است، مداخله اندازد. ‌ ها را به مخاطره می ‌ یدولت ‌ کند و در نتیجهخودمختاری همه ‌ نقضمی هایی را بدهد که ‌ ی خصومت ‌ سوم. «هیچ دولتی نباید به خود اجازه سازد.» ‌ اعتماد متقابل در صلح آینده را ناممکن می کنند، بدان معنا ‌ هاییکه صلح متعاقب را ناممکن می ‌ یعنی خصومت شدن به جنگِویرانگرانه یا نابودسازانه است. اگر ‌ هستند که جنگدر پی بدل ی جنگ»، نوعی ‌ جنگ با نگاهی به صلح آینده به پا شود، «حتی در بحبوحه ی اندیشیدن دشمن باید حفظ شود. ‌ اعتماد به شیوه هایی ‌ بسوقفه ‌ اینموادّ مقدماتی باید فوراً در زمانجنگدائمیکه با آتش شمار روند تا اینکه زمانصلحجاودان آغازشود. ‌ دهد، معتبر به ‌ در آن رخمی محضآنکه ‌ یقطعیتشکیلشده است. به ‌ نویسازسهمادّه ‌ محتوایپیش شود. ‌ اینموادّ پذیرفته و اجراشوند،صلحجاودانحاکممی کند ــ وضع طبیعی ‌ ی سه مادّه صدق می ‌ وضع صلح ــ که این بر همه زیستی) باشد؛ ‌ معنای زندگی در کنار هم (هم ‌ تواند صرفاً به ‌ نیست. صلح نمی زیستی، لاجرم به برافروختن ‌ ِ هم ‌ صلح باید (با همکاری) استقرار یابد. صِرف تواند تنها با استقرار شرایط قانونی حاکم ‌ انجامد. صلح می ‌ آتشخشونت می صورت ‌ آید، بلکه، به ‌ شود. این شرایط قانونی از وضع طبیعی محض برنمی کند، حتی ‌ شود. حق، بر قوت عقل، تکیه می ‌ ی عقل خلق می ‌ وسیله ‌ فعال، به توان آن را باکلماتبیانکرد؛ ‌ اگر قدرتی برای اعمال آنوجود نداشته باشد. می شود. ‌ یدیگری استکه بعداً لحاظمی ‌ شود، مسئله ‌ آیا وچگونهحق احقاقمی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2