درآمدی بر صلح جاودان کانت

55 سوی] صلح جاودانکانت ‌ تفسیری بر [به ی قانون با وجود خطر جنگ.کانت راه دوم را انتخاب ‌ وسیله ‌ سویصلح به ‌ به کند که ‌ کرد، زیرا تنها این راه استکه آدمی را به موجودی اخلاقی بدل می هستی او ارزشزیستن دارد. هایسیاسی ‌ یواقعیت ‌ . دیدگاهکانتدرباره ۲ اند، ‌ تدوینشده 15 عمد در قلمرو عقل محض ‌ های پیمانصلحجاودان به ‌ مادّه شمار آورند. آیا این تنهاکاخی از باد استکه ‌ ی واقعیترا به ‌ بدون آنکه تجربه اندیشی زیبای دیگر؟ هرکسکه چنین بیندیشد ‌ کانتطراحیکرده؟ یک آرزو واقع در سیاست انجام شده ‌ ی آنچه به ‌ گرایکانت درباره ‌ از تفکر عمیقاً واقع کند. ‌ است، حیرتمی خواند، توصیف ‌ جای رفتارهایسیاست، رفتارها می ‌ کانت آنچه راکه به شود: فرصت ‌ گر»شناخته می ‌ طورکلی«اصلراهنمایسفسطه ‌ کند؛ آنچه به ‌ می ؛)Fac et Excusa( شده پیدا کن ‌ را دریاب و سپس راهی برای توجیهکار انجام ای انکار کنکه تقصیر با توست؛ در عوضتقصیر راگردن ‌ هر کاریکهکرده ؛ بذر ناسازگاری میان شرکا و )Si fecisti, nego( دیگران یا طبیعت انسانی بینداز یآنها فائق ‌ کنیو برهمه ‌ تر یاریمی ‌ رقبایخود بپاش؛ تظاهرکنکه بهضعیف .)Divide et impera( خواهی آمد ی حکـم ‌ نقـد قـوه «عقـل محـض» یعنـی عقـل مسـتقل از تجربـه. کانـت در پیشـگفتار چـاپ اول 15 ی اصــول پیشــینی را "عقــل محــض"، و پژوهــش در ‌ وســیله ‌ ی شــناخت به ‌ تــوان قــوه ‌ نوشــت: «می ). پیــش از آن، ۵۵ طورکلــی "نقــد عقــل محــض" نامیــد» (ص ‌ هــای آن را به ‌ بــاب امــکان و محدوده طورکل ـی در ‌ ی عقـل را به ‌ آورد: «مـن نقـد قـوه نقـد عقـل محـض گفت ـار ویراسـت نخسـت ‌ در پیش توان ـد در ‌ هایی در نظـر دارمکـه ای ـن ق ـوه، مسـتقل از هرگون ـه تجرب ـه، می ‌ ی شـناخت ‌ رابطـه ب ـا همـه .(Axii) تحصی ـل آنهـا بکوشـد»

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2