دین در دنیای معاصر

دین در دنیای معاصر 48 یقاهره ‌ از یکقطببه قطبدیگرخواهد رفتو درنتیجه نه استفاده از قوه ها را به خودجلب ‌ یابد و نهکار فرهنگی اعتماد اقلیت ‌ مشروعیتلازم را می های دینی ‌ گرفتن بیشتر اجتماع ‌ اعتمادی بیشتر و فاصله ‌ کند. نتیجه، بی ‌ می ی مؤثر از راهبردی ‌ ملت است. ثانیاً استفاده ‌ از مشارکت در حیات دولت ، منوط به آن ‌ کند ‌ طور متوازن با یکدیگر ترکیب می ‌ که این دو رویکرد را به ی ‌ جای تکیه ‌ یحکمرانی خود پیشرفتکند و به ‌ استکه حکومت در شیوه ی قاهره از دیگر ابزارهای تأثیرگذار حکمرانی همچون ‌ انحصاری بر قوه بخش، ایجاد فضاهای مناسب و ‌ های وحدت ‌ ایجاد و تقویت گفتمان ها و شواهد، ‌ ها، انتشار واقعیت ‌ ها و پیگیری آن ‌ مرتبط برایطرح نیازمندی وپرورش و موسیقی و سینما و سایر ابزارهای فرهنگی، ‌ تکیه بر آموزش فهم باشد، ایجاد ‌ ها قابل ‌ وگویمؤثر با پیروان ادیان با زبانیکه برای آن ‌ گفت ها و... استفادهکند. در تمام آنچه ‌ ن ‌ روابط سازنده با متولیان دین و میان آ در بالا ذکر شد، این فرض وجود داردکه داور نهایی در امور مربوط به ی قاهره دسترسی دارد. در کشورهاییکه ‌ جامعه باید دولتی باشد که به قوه خود این دولت بر اساس تحمیل دیدگاهی غیرفراگیر (مثلاً دین بخشی از جمعیت یا قومیت اکثریتجمعیت) تشکیل شده یا دولتضعیف است و توان فیزیکی یا فرهنگیکافی برای ایجاد توافق وسیع اجتماعی را ندارد، عملا چنین فرضی بدان منجر خواهد شد که تنها راه رسیدن به تحول دین تغییرحکومتو تشکیل یکحکومتقدرتمند مرکزیدر نظر گرفتهشود. فارغ از اینکه این فرضچقدر درستیا نادرستاست، باید به این نکته نیز اشارهکنیمکه از دیدگاه بسیاری از متفکران اجتماعی، داور نهایی در امور زیرا دولت ،‌ ی قاهره نیست ‌ معنایکارگزار قوه ‌ مربوط به جامعه حکومت به کنندگان در سپهر عمومی است و توانایی نهایی ‌ خود نیز یکی از شرکت

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2