دین در دنیای معاصر

دین در دنیای معاصر 72 ها نظام سیاسی جدیدی ‌ ی آن ‌ قانون اساسی به وقوع پیوست و درنتیجه گسترش یافت که مطابق آن اختیارات کاملاً سکولارِ حکومت تحت ی دموکراتیکمردم قرار گرفت، دقیقاً همین شکل ‌ حاکمیت قانون و اراده خواهم بر آن تأکید کنم)که ‌ از همزیستی بود (و این چیزی استکه می ناکافی از آب درآمد. تواند آزادی دینیِ برابر ‌ حکومت مبتنی بر قانون اساسی تنها با این شرط می های ‌ ها دیگر خود را در اجتماع ‌ را برای شهروندان خود تضمینکند که آن ها دیوار نکشند. از ‌ دینی خویشمحدود نکنند و میان خود و دیگر اجتماع رودکه اعضای ‌ ها، چه دینی و چه غیر آن، انتظار می ‌ فرهنگ ‌ ی خرده ‌ همه خود را در فضای اجتماع خود محدود نکنند تا شهروندان بتوانند یکدیگر عنوان اعضای یکاجتماعسیاسی واحد به رسمیت ‌ یمدنی به ‌ را در جامعه عنوان شهروندان دموکراتیک قوانینی برای خود به وجود ‌ ها به ‌ بشناسند. آن عنوان افرادِ شهروند، حق حفظ هویت ‌ ها به ‌ آورند که بر اساس آن به آن ‌ می گیرد. این ارتباطِ ‌ بینیِ مخصوصبه خود، تعلق می ‌ فرهنگی و داشتنجهان های تحتِ ‌ فرهنگ ‌ ی مدنی و خرده ‌ تازه میان حکومت دموکراتیک، جامعه ای استکه امروزه با یکدیگر در مجادله ‌ حفظ،کلید فهمِ درست دوخواسته ی ‌ اند، هرچند در واقع قرار بودهکه مکمل یکدیگر باشند زیرا برنامه ‌ افتاده ی حفظ ‌ درباره ‌ وجه با حساسیت ‌ هیچ ‌ شمول جنبش روشنگری به ‌ جهان گرایی صحیح) تضاد ‌ فرهنگی ‌ یچند ‌ هایخاص(یعنی وجه ممیزه ‌ هویت ندارد. عنوان یکحق ‌ حاکمیت قانون در نظم لیبرال پیشاپیش آزادی مذهبی را به های مذهبی دیگر ‌ کند، به این معناکه سرنوشت اقلیت ‌ اساسی تضمین می حال، آنچه در اصلکاربرد ‌ بسته به لطفحکومتی نسبتاً روادار نیست. بااین

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2