۱۰۸ نجف دریابندری هستند: آنتیگونه ، نمایشنامههای بکت ، پیرمرد و دریا ، سرگذشت هکلبری فین . شاید الزم بشود که من یک وقت یک رسالهای دربارهی این کارها بنویسم. ال خ ص ه ی آن رساله را ا ن می ال توانم خدمت شما عرضکنم. در مقدمهی آن رساله باید بگویم که همهی این آثار آثار مهمی هستند و در ال واقع جزو آثار ادبی ک سیک به شمار میروند و، بنابراین، با یک بار ترجمه و یا حتی بیشتر حق آنها ادا نمیشود. در بسیاری از زبانها آثار کالسیک را مکرر ترجمه میکنند. هر نسلی، بنا بر پسند و ذوق خودش، اینها را ترجمه میکند و حتی هرکسکه خودش را مرد میدان این کارها می داند، یا چنین ادعایی دارد، طبعآزمایی میکند. هیچکس از او نمی پرسد چرا اینکار را دوباره ترجمهکردی، مگر اینکه از عهدهی کار برنیامده باشد. در این صورت باید جواب گوی ترجمهی بد یا ضعیف خود باشد. این هم البته دربارهی هر ترجمهای صدق می کند، خواه برای بار اول ترجمه شده باشد، خواه برای بار دوم یا بیشتر. بعد از این مقدمه در آن رسالهی مورد بحث خواهم گفت که از میان این آثاری که من از نو ترجمه کردهام نمایشنامههای بکت ضرورت خاصی داشت. ال این نمایشنامهها را قب چند نفر به تفاریق ترجمه کرده بودند و حتی بعضی از آن ه ا را روی صحنه هم آورده بودند. ولی کارهای بکت در زبان فارسی سرچشمهی کج فهمی و گرفتاری بزرگی شده بود. تفصیل این داستان زیاد است، اینجا هم مجال بحثش نیست. اش الصه خ این است که عبارات بکت بسیار باریک و ظریف است و خیلی آسان ممکن است مترجم را از مرحله پرت کند . ازطرف دیگر، بکت یکی از پیشروان آن نوع تئاتر ًی است که بعدا مارتین اسلین اسمش را «تئاتر یاوه» گذاشت. ( الح اسلین را «تئاتر در فارسی اصط پوچی » ترجمه کرده اند، ولی این به نظر من ترجمهی یاوهای است.) این تئاتر ظاهرا می خواهد یاوگیها ی زندگی را نمایش بدهد یا شاید هم یاوگی زندگی را بهطورکلی. درنتیجه، برای بعضی از خوانندگان بکتکه نمی توانستند دقایقکالم او را دنبال کنند این اشتباه پیش آمد که بکت می خواهد یاوگی را با یاوهسرایی نشان بدهد. برای مترجمان فارسی نمایشنامهها ی بکت این اشتباه مسلما پیش آمده بود، چون آنچه اینها از قول بکت ترجمه می کردند چیزی جز یاوهسرایی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2