نجف دریابندری

۱۱6 نجف دریابندری از حد مسائل سیاسی هم درگذشت. اما توفیق غالبً ا عوارض منفی هم دارد. قبل از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شاعران «نوپرداز»، به ، یک الح آن روز اصط مشت جوان آس وپاس جویای نام بودند که شاگردان پیرمرد مازندرانی خل وضعی با اسم عوضی « نیما یوشیج» محسوب میشدند و در میزان سواد ادبی و صالحیت و حرمت اجتماعیشان جای حرف بود. چند سال بعد از ۲۸ مرداد اینها نمایندگان وجدان اجتماعی بودند، یا سخن گویان شکست و اعتراض بودند. یعنی سخن گویان آن قسمت از جامعهکه باوجود همهی رونق اقتصادی و سیالن پول در جامعه باز خودش را ازلحاظ سیاسی شکستخورده می بیند و معترض است. خب، این قیافه طبعا غبطهانگیز است و چون خرج زیادی هم ندارد، طبعا مد روز میشود. نتیجه اش همان ابتذالی است که پیش آمد. باوجوداین، چون شرایط به وجودآورندهی مرحلهی جدید شعر نو کموبیش ادامه داشت، رگهها ی اصیل شعر نو هم در میان غوغا و جنجال ابتذال دوام داشت. بعد ناگهان سقف آسمان شکافته شد و فشار جو پایین افتاد. همهی ما خیال می کردیم که حا ، ال به قول مرحوم مائو، ال رنسانس شعر برپا خواهد شد . ولی صد گل خواهد شکفت، حا ال دیدیمکه عم اینطور نشد. شاید بهدلیل اینکه نوعی حالت بهت زدگی پیش آمد. می گویند اگر فشار جو ناگهان پایین بیفتد، آدم ممکن است غشکند، یا خون دماغ بشود . البته فشار جو برای مدت درازی در حد کنار دریا باقی نماند. مصائب و بعدا التی که مشک پیش آمد طبعا نتایج خاص خودش را خواهد داشت و چهبسا که تابه حال هم داشته است. اما اگر حسابکنیمکه سه چهار سال بعد از قیام ۲۲ بهمن دورهی پایین افتادن فشار جو سیاسی و اجتماعی کشور ما بوده، پس باید گفت هنوز مدت درازی نگذشتهکه ببینیم بازتاب وضع جدید در وجدان اجتماعی چه صورتی پیدا می کند و چه پهلوانهای تازهای به میدان شعر میآیند. سؤال این استکه پس چرا رماننویسی رشد میکند و شعر «پهلوانی» به خود نمیبیند؟ تا آنجا که من می توانم بگویم، مثل اینکه در تمام جهان قضیه از همین قرار است . آن شعرای بزرگ پرآوازهای که در فاصلهی دو جنگ در اروپا و آمریکا بودند دیگر نیستند. ما از دیدگاه امروزی خودمان که نگاه میکنیم، گاهی این

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2