زنی آرایش روزگار

114 های تن ‌ توسنی های ‌ یگذشته، همراه با تحولات تازه در جنبش ‌ های پایانی سده ‌ از دهه هایگوناگونش، شاهد ‌ زنانه و پدیدآمدن فمینیسمِ نظری و اشکال و شاخه تعبیری، آنچه امروز ‌ ایم. به ‌ ی نویسش یا نگارش زنانه نیز بوده ‌ نظراتی درباره 9 های زنان است. ‌ شود، یکی از خواهران جنبش ‌ نقد فمینیستی شناخته می گزافنیست اگر بگوییمکه تعریفجامع و مانعی ‌ نخستبگوییم وسخنی به های ‌ پردازی ‌ رغم وفور نظریه ‌ دار، به ‌ طورکلی زبان جنسیت ‌ از نگارشزنانه یا به فقط ‌ معاصر، در دسترس ما نیست و این مفهوم با توجه به مصادیق آن، نه در ادبیات معاصر یا مدرن،که در ادبیاتکهن یا پیشامدرن هنوز یک مسئله های پیشین ‌ ادبیاتِ سده ‌ است. این سخن بدان معنا نیستکه مثلاً در تاریخ اند، اما از منظریکلی، جنسیتِ زبان و نوع نگارشیکمتن ‌ شاعران زن نبوده کرده ‌ ی زن تعیین می ‌ را آگاهی پیشینی ما از انتساب آن متن به یک سراینده ویژه در خوانش متونکهن شعری، ‌ است. این آگاهی یا عنصر پیشامتن، به نویسد و ‌ ی دستیکه می ‌ کننده است. این مسئله بار دیگر رابطه ‌ شک تعیین ‌ بی کهگفته شد، ‌ موضوع نام سراینده همچونکارکردی از متن یا چنان ‌، نوشته آورد. ما با هیچمعیار و ملاکی ‌ ای از بینامتنیت متن را به یاد ما می ‌ همچون تکه شعر زیر را تعیین ‌ ی دو تکه ‌ توانیم جنسیت سراینده ‌ مضمونی یا صوری نمی که از ‌ ی مولوی و دومی، چنان ‌ کنیم اگر از پیشندانیمکه غزل نخست، سروده ی این دو غزل ما بیشتر ‌ یطاهره است. با مقایسه ‌ تخلصآن پیداست، سروده بریم تا به جنسیت او: ‌ به آبشخور عرفانیسخنطاهره پیمی 9 Elaine Showalter, (1985) ‘The Feminist Critical Revolution’, in The New Feminist Criticism. Pantheon Books, p. 7.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2