زنی آرایش روزگار

116 های تن ‌ توسنی کعبه تويی،صنم تويی، دير تويی،حرم تويی دلبرمحترمتويی،عاشقبينوا منم سویمن بيا ‌ رباگفتبه ‌ شاهدشوخ دل رسته زکِبر و از ريا، مظهر کبريا منم طاهرهخاکپایتو، مست میِ لقایتو منتظرعطایتو،معترفخطا منم ویژه در ادبیاتگذشته و پیشازعصر مدرن ‌ تواندر ادبیاتایران، به ‌ آیا می ای ‌ تعریف وولف دست یافت؟ جمله ‌ ای زنانه به ‌ و حرکت مدرنیسم، به جمله یمردانه باشد؟ ‌ یسنگینوخودنمایانه ‌ پذیر که در برابرجمله ‌ سبکو انعطاف کند. ‌ ای مردانه خلاصه می ‌ هم جمله ‌ وولففرادهشادبی را در یکجمله و آن ی زنانه، نه ساختار صوری آن، بلکه بیشتر معنا و ‌ در برابر آن و در طرح جمله محتوای آن را مدنظر دارد: ایستادگی در برابر ساختار مردسالارکه نظم خود را سخندیگر، این ‌ به 10 بر مناسباتاجتماعی ازجمله بر زبان تحمیلکرده است. توان آن را برایندی ‌ ای استکه می ‌ ی آن آگاهی یا سوژگی تازه ‌ جمله دربردارنده ای ‌ پایسلسله ‌ از مناسبات اجتماعی و اقتصادی در جهان مدرن دانستکه هم لحاظ نظری، در طیفی ‌ ی زنان شکلگرفته و به ‌ خواهانه ‌ های رهایی ‌ از کنش ای ‌ های فمینیستی تعریفو تبیینگردیده است. این سوژگی،گونه ‌ از گفتمان آ گاهی دیگر بر تنانگی زنانه استکه نه با حسی از نبود یا فقدان نرینگی (از ی بوسان و ‌ نگاه فروید)، بلکه با وقوفی بر یک بود یا بر یک پرینگی (دو لبه در نفی تهینگی، )Luce Irigaray ی آلتزنانه از نگاه لوسایریگاره ( ‌ خودبسنده شناسد. جمله یا نویسشمادین همچون بازتابی از اینسوژگی، ‌ خود را بازمی 10 Sara Mills, (1995) Feminist Stylistics. Routledge, p. 35.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2