زنی آرایش روزگار

132 های تن ‌ توسنی ویژه نقش زنان در جریان ‌ لحاظ شکل و به ‌ لحاظ مضمون و هم به ‌ مشروطه به کرد. ‌ آن، سرنوشتدیگری پیدا می جامانده از طاهره باید گفتکه ‌ با در نظر داشتن حجمکم شعرهای به بخشد، همین مضامین ‌ شک آنچه شعر او را در دوران خود برجستگی می ‌ بی شده در آن است و در خوانش شعر او نخست باید به همین مضامین ‌ طرح ی او چه بیان ‌ ی زنانه ‌ ی یکه ‌ پرداخت. باید اما دید که این مضامین در تجربه توان «صلا» یا ‌ اند. مضمون تکرارشونده در شعر طاهره را می ‌ ای پیداکرده ‌ ویژه فراخوانی دانستبه چیزی نو، به آنچه آیان (در حال آمدن) است، آغازیدیگر که در حال آشکارشدن است: طلعاتقدسبشارتیکهجمالحقشده برملا زدگانصلا ‌ ایصبا تو به ساحتش، بهگروه غم ‌ بزن توان تا حد ‌ شعر طاهره را اما با نظر به مفهوم نو و ملازماتش در آن نمی گونهکهطاهره درشعرش ‌ تقلیلداد. معنای این نو را آن ‌ یک«مانیفست» مرامی توان در صرف یکچهارچوبدینی محصورکرد. این ‌ در اشتیاق آن بود، نمی آورد: ‌ ی طرحی نو در افکندن را به یاد می ‌ مفهوم در شعر طاهره تعبیر حافظانه مطلق چیزی نو... آنچه تاکنون نبوده است. این نو اما در اکنونطاهره و از نگاه او در دعوتی از یک بدعت، خود را آشکار کرده بود. این آشکارگی یا «ظهور» یکی دیگر از مضامین تکرارشونده در شعر اوست: ، ایعاشقان،شد آشکارا وجهحق ‌ ایعاشقان الفلق ‌ رفعحجبگردید، هان! از قدرترب

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2