زنی آرایش روزگار

25 شبح یک نام ی تعلیق معناهاست. سَرَقات و ‌ ویژه متن شعری، عرصه ‌ دانست. متن و به یابند. ‌ ی بین دو غیاب استکه به متن راه می ‌ ها در همین فاصله ‌ انتحال مشکل اینجا این استکهگاه در کاربست این دو وجهِ یادشده، یعنی شناسانه تناقضی ‌ ویژگی تاریخی و ویژگی بیانی (بلاغی) در تتبعات نسخه توان در مطلقِ ترجیحِ این تتبعات شککرد. ‌ گونهکه می ‌ شود؛ آن ‌ نمودار می لفظ «وُصلِه» را اگرچه بر مبنای «اقدمِ نسخ، اصححِ نسخ» بر لفظ آشنای اش دراز کنید) ‌ «قصه» در مصرعی از حافظ (شبی خوش است بدین قصه توان ‌ دلیل سبْکی و اُخت واژگانی در دیوان، نمی ‌ اند، اما درست به ‌ ترجیح داده ای دیگر، بیت نخست از دفتر ‌ در نمونه 10 این ترجیح یا جایگزینی را پذیرفت. جای ‌ مثنوی را از صورت آشنا و مألوفش درآورده و باگذاشتن لفظ «این» به اند: ‌ صورتزیر تصحیحکرده ‌ «از»، بیترا به کند ‌ بشنو[این] نیچونحکایتمی کند ‌ هاشکایتمی ‌ ازجدایی های مثنوی است و ‌ ترین نسخه ‌ این ثبت اگرچه برگرفته از یکی از قدیمی که ‌ ق)کتابتشده، اما چنان ۶۷۷( در حدود پنجسال پساز درگذشتمولانا ای نزدیک به زمان ‌ هم بر اساس نسخه ‌ بینیم با ثبت معروف نیکلسنکه آن ‌ می ینیکلسنهمان ‌ ق)،تفاوتدارد.درنسخه ۷۱۵( درگذشتمولاناتحریرشده خوانیم. باید گفت ‌ کند» را می ‌ روایت آشنای «بشنو از نی چون حکایت می که با تغییر لفظ «از» به «این» در این بیت، ما اِسنادی مجازی را به اسنادی ی نی را بهکسوت تشبیهیْ نازل بدون ادات تشبیه ‌ حقیقی یا در واقع استعاره ی ‌ (نسخهیگیسوییار ‌ قصه )۲۰۱۹( ، فال ‌ تفصیلپرداخته استدر: رضا فرخ ‌ نگارنده به اینموضوع به 10 اینترنتیدرباشگاهکتاب).

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2