زنی آرایش روزگار

37 شبح یک نام در ۱۳۱۲ زیسته اما دیوان او نخستین بار در سال ‌ زمان با طاهره می ‌ لاری هم با نگاهی به دیوان لاری مشتمل بر قصایدی در 19 است. ‌ چاپرسیده ‌ بمبئی به توان دید که غزل ‌ اغلب متأثر از حافظ) می)مدح پیامبر و امامان و غزلیات خوانی ندارد، اخت ‌ های صحبت هم ‌ وسیاق سروده ‌ رو با سبک ‌ هیچ ‌ شده به ‌ یاد صحبت تغییر داده و ‌ سخن او نیست.گردآورندگان فقط تخلصطاهره را به اند: ‌ غزل را در دیوانصحبتلاریجای داده تو که فلسماهیحیرتیچه زنی ز بحر وجود دم دم بشنوخروشنهنگلا ‌ به ‌ بنشینچوطاهره دم در دیوانصحبت، این بیتمقطعچنین آمده است: تو که فلسماهیحیرتیچه زنی ز بحر وجود دم 20 دم بشنوخروشنهنگلا ‌ به ‌ بنشینچوصحبتو دم آنچه در اینجاگفتنی است اینکه حتی اگر روایتطاهره از غزل معروف توان ‌ طاهر دکنی بدانیم، اینکار او را نمی ‌ «قماش دل» را استقبالی از شعر شاه کهگفته شد، ‌ دستخود شاعر جای داد یا چنان ‌ ی «سرَقات ادبی» به ‌ در مقوله کیشان او دانست. در استقبال، ‌ دستهم ‌ جعل انتساب اینشعر به طاهره را به کند نه آنکه وانمودکند برای نخستین بار آن ‌ شاعر سخن دیگری را تکرار می ی طاهره به شعر فارسی و ادب ‌ را خود سروده است: سرقت. با نظر به احاطه اش، چه نیازی به سرقت از کار دیگران داشته ‌ عربو نیز توان طبیعی شاعری است؟ .۱۰۸ ، صی شعرای قرن اول بهائی ‌ تذکره 19 .۱۳۰-۱۲۹ )، صص ۱۳۳۳( . چاپ سوم. شیراز: معرفت، دیوان صحبت لاری صحبت لاری 20

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2