زنی آرایش روزگار

62 ی پار ‌ لاشه باره از نظر دور داشت. با ‌ یک ‌ به ‌ در خوانش شعر، اولی را به سود آن دومی دانستگی از مرگ اوست، این امضای امضاهای او بر شعرش،که ما امضای گذاریم. بدون این دانستگی یا با این دانستگی ‌ خود را در پای امضای او می ای ‌ نامه ‌ آیا خوانشی یکسان از شعر طاهره خواهیم داشت؟ این واقعیت زندگی ای از بینامتنیت آن است. از این ‌ سخن دیگر تکه ‌ ی متن و به ‌ در واقعگذشته آورند که بار طغیان او ‌ ییسر برمی ‌ ها ‌ تکواژه ‌ بینامتنیت استکه در شعر، تک هاییدرهم تلاقی ‌ پرسیمدر پساینچهرهچهگفتمان ‌ کشند. می ‌ را بر دوشمی سخندیگر، اینچه ذهنیتی(سوژگی) استکهشعرشراساز داده ‌ اند؟ به ‌ کرده دهد؟ و چه صدایی را این شعر در صداهای ‌ است؟ یا شعرش آن را ساز می دیگر درانداخته است؟ عصرانش و از ‌ ی آن با شعر هم ‌ با نگاهیگذرا به شعر طاهره و مقایسه ای را ‌ کیشان شاعرش، چه زن و چه مرد، صدایی مشخص و یکه ‌ جمله هم به این ویژگی شعر طاهره خواهیم پرداخت. اما در اینجا آنچه 1 یابیم. ‌ درمی گشایی از طاهره در شعرشکار ما بیشتر ‌ باید گفت این استکه در چهره ونگار ‌ ای پرنقش ‌ جامانده از سفالینه ‌ های به ‌ ماند که از تکه ‌ شناسی می ‌ به باستان یی از اینسفالینه را هرگز ‌ ها ‌ کوشدکهشکلکلی آن را ترسیمکند.شاید تکه ‌ می ها هنوز آثاری ‌ پیدا نکنیم یاشایددرکنجپستوهایشخصییا بایگانیکتابخانه ی آنها بازشناسیو ‌ ناشناخته و ناخوانده از طاهره باقی ماندهکه تا زمانیکه همه و به خوانشی جامع ‌ تمامی ‌ توان به خطوط این چهره به ‌ خوانده نشده باشد نمی اند. در روایتی از ‌ باره اما ناامیدکننده ‌ از آن دست یازید. روایات تاریخی دراین خوانیمکه پس از اعدام طاهره به جرم ارتداد و شورش، حتی ‌ زندگی او می .۳ ، ج شعرای قرن اول بهائی ‌ ی ‌ تذکره نگاهکنید به: 1

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2