زنی آرایش روزگار

73 ی پار ‌ لاشه بالایسرملاینشسته،ورایجهانعنصریدرقابعکس،هنوزآسمانی ینوافلاطونیوباورهایکلامی ‌ ایازفلسفه ‌ مانده ‌ صورتته ‌ هایپیازیبه ‌ بالایه ای از آن بهشت مؤمنان جای داردکه در ‌ برافراشته استکه در مرتبه ‌ اسلامی ‌ ی مؤمن آماده و ‌ ی یک فیل در پروازند و به یک اشاره ‌ اندازه ‌ ی به ‌ ها ‌ آن ماکیان افتند و حوریانی در آنجا هستند که انزال در ‌ شده از آسمان فرومی ‌ از پیشطبخ کشد... .جاییدر اینآسمانچندپوسته ‌ ها به درازا می ‌ آغوشیبا آنهاساعت ‌ هم العلم» واقع استکه سیدکاظم رشتی، فقیه شیخیو یکی از پیشروترین ‌ «مدینة ملایانعصر، در نگارشتوپولوژی این «رواقشهر دانش» قلمخود را از بردن محله را با نام ۲۱ اختصار ‌ داند، به ‌ های آن عاجز می ‌ یمحلاتوکوچه ‌ نام همه 22 ییمثل«کلحلحون»و«شلحلحون» ‌ ها ‌ شمرد؛ نام ‌ ها وعلائم آنها برمی ‌ کوچه اند یا از زبانی ‌ اند، فقط اصوات ‌ شده ‌ آوا»هایی تحریف ‌ که معلوم نیست آیا «نام ایهست ‌ ناشناخته شیخ آنها را به وامگرفته است. از جمله مثلاً در آنجاكوچه ای دیگر ‌ كه صاحبش مردی است با خنجری در دست به نام «رخيبا»؛كوچه کند؛ ‌ صاحبش مردی است به نام «شمشالک»كه لوحی را با خود حمل می ای به نامصاحبش«لوطهشا» استكهصورتی مانندصورتسگدارد ‌ كوچه ای دیگر کهصاحب آن «طوطيع ال» است با عکسی از آهن در دست! ‌ و کوچه هایشان از جمله انسان ايستاده،گوسفندی ‌ هایعجیبو نشان ‌ در میان این نام كه سر به عقببرگردانده، مردی با دوشاخوخرچنگی در دست، مردیسوار یککوچه هستکه صاحبش ‌ ای از کافور در انگشت... . تنها ‌ بر موج با حلقه زنی است به نام «طرطيروش»که بر تختی تکیه زده است... . .۱۸ ، صگری ‌ بهائی 22

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2