باب و جامعۀ بابی ایران

143 یباب ۀعماج راتخاس خبر ظهور قائم موعود در 75 همکاری عموی خود حاجی اسداللّه ادامه دادند. شیراز توسط یک تاجر شیرازی، حاجی میرزا محمود، به قزوین رسید. وی در سفر خود به حج باب را ملاقات کرده و با او در کشتی که ایشان را به بوشهر اسداللّه فرهادی به شناختن ‌ اشتیاق مفرط حاجی 76 سفر گردید. ‌ برد هم ‌ می هویّت امام زمان موجب شد که وی ملا جواد ولیانی را برای تحقیق به شیراز در سفر ملّا عبدالجلیل ارومی –یکی از حروف حیّ – به قزوین 77 بفرستد در سالیان بعد این خاندان 78 خاندان فرهادی جملگی به باب ایمان آوردند. به صورت فعّال در اشاعۀ آیین خود و میهمانداری از بابیان و مبلّغینی که از دریغ ایشان ‌ گذشتند کوشیدند، و اگر به کمک مالی نیاز داشتند بی ‌ قزوین می 79 کردند. ‌ را یاری می از چهار برادران فرهادی برادر دوّم، آقا محمّد هادی فرهادی، به تدریج این امر شاید به خاطر جوّ تازۀ مذهبی 80 به صورت رهبر بابیان قزوین در آمد. که در سنین هفتاد سالگی خود بود قزوینی قزوین بود. ملّا عبدالوهّاب های فرزندش در این که ایمان خود را به باب علنی سازد ‌ علیرغم کوشش 81 دچار تردید بود و هرگز به طور علنی ظهور باب را صحّه نگذاشت. ترتیب وظیفۀ دفاع از جامعۀ بابی بر عهدۀ کسانی قرار گرفت که ‌ بدین شجاعت و امکانات مقابله با دشمنی علمای اصولی را دارا بودند. در برابر -۶۴/۱۸۴۷-۴۸ های ‌ های علماء با بابیان در سال ‌ بالا گرفتن دامنۀ مخالفت هایی از جانب ‌ خاندان فرهادی تمامی ثروت و امکانات و حتّی کمک ۱۲۶۳ وران بازار و یا لوطیان داشتند را صرف دفاع از خود و جامعۀ بابی ‌ پیشه نمودند. اندکی پس از ورود قرّةالعین و همراهانش به قزوین، ملّا عبدالوهّاب به اجبار مجبور به ترک قزوین به مقصد عتبات شد و این امر زمینه .229-31 و 91-۹۶ سمندر 75 ، رجوع شود به یادداشت آقا محمّد جواد. 372 ظهور الحق مازندرانی، 76 جا. برای ولیانی به فصل طاهره رجوع کنید. ‌ همان 77 جا. ‌ همان 78 .3۵3 ، سمندر 79 بزرگترین چهار برادران، محمّد رفیع، ساکن یزد بابی نبود. دو دیگر، محمّد مهدی و 80 محمّد جواد نام داشتند. .۴9۴- 9۵ قزوینی 81

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2