باب و جامعۀ بابی ایران

باب و جامعۀ بابی ایران 186 غلبه یافتند و به مدّت دویست و پنجاه سال این ˝ اجتهاد ˝ اتّکاء به نظریّۀ های آن مبانی اعتقادی جهان شیعی را شکل داد. ‌ مکتب و رهیافت های تندروی اخباری پرورش یافته ‌ شیخ احمد که در یکی از آخرین پایگاه شد. وی توانست با ‌ کار این رویکرد شناخته می ‌ بود به عنوان چهرۀ محافظه در مکتب عرفانی)، انسان کامل (در تطابق با آموزۀ شیعه کاملطرح آموزۀ های هر دو مکتب را از لحاظ روش ‌ دست کم از جنبۀ نظری محدودیّت برطرف سازد، از مواضیع دست و پا گیر رها سازد و موقعیّت مستقلّی در ارتباط با تفسیر دین اسلام و تعالیم امامان که در احادیث و سنّت موجود بود همواره در ˝ شیعۀ کامل ˝ ، اتّخاذ نماید. به طور خلاصه بر اساس این آموزه جهان حضور دارد و اوست که در ارتباط مستقیم با امام غایب محمّد بن باشد. امام دوازدهم در شش سالگی، ‌ حسن عسکری امام دوازدهم شیعه می پس از فوت پدرش [امام یازدهم] از انظارغایب شد و این غیبت هزار سال کدام آشکارا و صریحاً ‌ که شیخ احمد و سیّد کاظم هیچ ‌ است ادامه دارد. با آن کردند. ‌ نداشتند، شاگردانشان از آنان به این عنوان یاد می شیعۀ کاملدعوی شیعه از نظر سنّتی بر پنج اصل استوار است: توحید، نبوّت، معاد، امامت و عدل. شیخ احمد با ترکیب عدل و توحید و قرار دادن معاد در مقولۀ نبوّت شیعه کاملاین اصول را به سه اصل کاهش داد. شیخیّه به این سه اصل، نهاد ای ‌ نامید. این چهار رکن کنایه و استعاره ‌˝ الرکن الرابع ˝ را اضافه نمود و آن را وجه تمایز دیگر 19 است. ˝ عرش کرسی الهی ˝ از چهار ستون تخت خداوند شد. شیخیّه با انکار معاد ‌ شناسی یا معاد مربوط می ‌ مکتب شیخیّه به آخرت ای از واقعیّت مستقل یا معاد روحانی (یا جسم ‌ جسمانی، بحث پیچیده شک چنین دیدگاهی مساوی با انکار معاد ‌ لطیف، هورقلیا) مطرح نمود. بی جسمانی بود که از نظر علمی نیز قابل دفاع نیست و بسیاری متفکّرین از دلایلی که باب نخستین تفسیر خود (تفسیر بر سورۀ بقره) را در حال و هوا و سبک و 19 سیاق تعالیم شیخه نگاشته یکی هم اشارۀ او به رکن رابع است که آن را رکن اصلی تفکّر داند. این امر نشانگر این نیز هست که وی در زمان نگارش این تفسیر ادعای ‌ شیعی می اقتدار روحانی ندارد و نیز بر خلاف دیگران که چنین عنوانی برای خود برگزیدند خواهان چنین تلقّی و درکی از سوی مخاطب نیست. مقایسه کنید با طریقی که بعداً در شیخیّه این موضوع مورد بحث واقع شد در: Corbin, En Islam iranien, iv. 274-86, esp. 285. Also, see D. MacEoin, ‘Early Shaykhí Reactions to the Báb and his Claims’, in M. Momen, ed., Studies in Bábí and Baha’i History, I (Los Angeles, 1982), 1-42.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2